سفر کربلا، خرداد91
پارسال روز پدر، 13 رجب، 13خرداد بود.
همسرم باید برای یه ماموریت کاری به ایلام میرفت.
به پیشنهاد همسرم (به خاطر همزمان شدن با ایام البیض) تصمیم گرفتن حالا که میرن ایلام و به مرز مهران نزدیک میشن، خوبه به زیارت آقا امام حسین (ع) هم برن.
به من گفت نظرت چیه و من نظرم این بود که دوست نداشتم بدون من بره، دلم میخواست منم برم اما خب معلومه که نمیشد، تو ماه 7 و سفر؟! از طرفی مگه میشد بگم نه نرو، این بود که راهی شد، منم قبل از رفتنش براش یه جشن دو نفره ی روز پدر گرفتم و کادو ی خودم و نی نی رو بهش دادم. شنبه 13 خرداد عازم شدن، نصفه روز ایلام بودن و بعد رفتند به سمت کربلا.
منم رفتم خونه ی پدرم، یک هفته ای طول کشید سفرش، انفرادی رفته بودن، هم برای من سخت بود دوری ازش هم برای اون، اما از شواهد معلوم بود که برای اون سختتر بوده، و به قول خودش چقدر بد که نبودن من باعث شده نتونه اونجور که باید استفاده کنه، خب از یه طرف خوبه که انقدر براش مهم بودم اما از سویی بده که وابستگیمون باعث عقب افتادن از معنویات من یا اون بشه.
خلاصه به خاطر نی نی کوچولو از سفر کربلا جاموندیم اما همه یدلخوشیم این بود که با تشویقش برا یرفتن وسیله ای شده بودم برای دعای خیرش برای خودمون و زندگیمون، اونم از حرم باب الحوائج و سید الشهدا (ع).
این روزها شدیدا دلتنگ صحن و سرای باصفاشونم.
بعد از برگشتش و تعریف ماجراهای سفرشون تازه فهمیدیم که چه خطری از سرمون گذشته و بابت سالم برگشتنش چقدر باید خدا راشکر کنیم، سفر کربلای انفرادی خیلی خطرناکه و اونطور که همسرم تعریف کرد خود امام حسین (ع) نگهدارشون بوده، حتی از فکر کردن به اینکه اگه خطری پیش میومد براش چه باید میکردم تنم میلرزه.
خدایا شکرت
ایشالا قسمتتون بشه سفر قم، مشهد، کربلا، نجف، سوریه، مکه و مدینه
پی نوشت 1 : راستی فکر کنم چهاردهم پونزدهم خرداد از این به بعد برای ما یادآور سفر زیارتی کربلاییه که با اینکه من و پسرمون همراه همسرم نبودیم اما ان شاء الله از اثرات معنویش بی نصیب نموندیم.
پی نوشت 2 : من و همسرم هردومون برای اولین بار 9 تیر 89 به سفر کربلا رفتیم.
یه جشن ساده بود با هدایایی معمولی، مهم این بود که خودش خبر نداشت و سورپرایزش کردم ، با پدرم رفتم خرید.
من براش عطر ماه تولدشو گرفته بودم
و نی نی مون هم که فکر کنم میتونین اثراتشو روی شکمم ببینین طبق معمول همه ی بچه ها که معمولا برای باباهاشون جوراب میخرن به باباییش جوراب هیه داد