علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

به کجا چنین شتابان؟

45. یا واسع انگار گاهی وقتها در بحبوحه ی دغدغه ها و دل مشغولیهات دیدار یک آشنا و دوست که تجربه ی مادری داره اون هم دو بار برات حکم ترمز گیر رو داره و بیشتر از هرچیز می تونه بهت تلنگر بزنه، تا به خودت بیایی و بگی"به کجا چنین شتابان؟"   وقتی دیدم پسر ِ نزدیک به پنج سالشون در میزان ِ ارتباط گرفتن با غیر از خونوادش اونطور که باید راه نیفتاده و هیچکدومشون (مامان و مامان بزرگ و عمه اش که دوست من باشه) کوچکترین ابراز ِ نگرانی ای در این زمینه ندارن اما مامان سریعا بهشون گرا داد که پسرکمون کمی خجالتیه (البته من توضیح دادم که نباید جلوی بچه این موضوع مطرح بشه و در ضمن اقتضای سنشه و هنوز زوده برای انتظارات ما) ...  ...
17 آبان 1394

ماه به دنبال ماه

قدیم تر ها، نه خیلی قدیم، همین دو سه  ماه پیش، شبی به اتفاق همسر و پسرم در خیابان بودیم و مشغول پیاده روی که پسرکوچولویی توجهم را به خودش جلب نمود، سرش رو به آسمان بود و بر لبان خندانش  "ماه، ماه" نقش بسته بود، خدا میداند درآن لحظه  تصور پسرکم در نقش آن پسربچه چقدر برایم لذت بخش بود، آن روز گمان نمی کردم به این زودی شاهد ایفای نقش پسرک خودمان باشم، تا اینکه، در ماشین نشسته بودیم، برای سرگرم نمودنش سرش را به بالا هدایت کردم و با اشاره گفتم: "ببین مامان، اون ماهه"، خندید، نمیدانم به من یا به او،  چند دقیقه گذشت،  مسیرمان در خلافش قرار گرفت و از دیدگانمان دور گشته بود و فراموشش کرده بودم و به گ...
8 دی 1392

چشم چشم دو ابرو

 تا مدتها هر بار که ازش در مورد اعضای صورت میپرسیدیم بدون توجه به اون عضوی که اسمشو بردیم دستشو میکرد تو چشممون و میگفت :"چ ِ " میگفتیم بله عزیزم اون چشمه، حالا گوشم کو؟ گوشمو نشون بده. خلاصه از ما گفتن و از اون نشنیدن، دوباره اشاره میکرد به چشممون و همراهش سعی در فرو کردن انگشتش در اون رو هم داشت و دوباره میگفت:"چ ِ"   یک بار که داشت مثلا چشممو نشون میداد و در واقع داشت  چشممو از حدقه در می آورد و کورم می کرد و در کنارش  تلفظ این عضو فلک زده رو هم  تمرین می نمود برای باز کردنش از سر خودم و حواله نمودنش به باباش، ناخواسته ی ناخواسته و کاملا غیر ارادی بهش گفتم:"علیرضا بسه دیگه، حالا برو چشم باباتو در آر" ما ...
15 آذر 1392