نوروز نامه ی 95
64. یاواجد سلام سال نو مبارک امسال اولین سالی بود که پسرک از مدتها قبل شاید از اواخر بهمن منتظر بهار بود، بهش می گفتم منتظر فصل بهار هستیم، نه بهار ِ عمه مرجان، و می خندیدیم . خداروشکر این مدتی که اصفهان بودیم متوجه شدم پسرکمون هم از لحاظ آداب معاشرت و هم از نظر رفتارهاش نسبت به هم سن و سالاش بهتر برخورد می کنه، معمولا در بدو ورود مهمانان یا ورود به منزل برای عیددیدنی بلند سلام می کرد و عید رو تبریک میگفت و رفتارش اونقدرها غیرقابل کنترل و آزاردهنده نبود . از اینکه نسبت به سال قبل خجالتش کمتر شده بود و راحت تر با بقیه ارتباط می گرفت خوشحال بودیم اما خب گاهی زیادی راحت شدنش تاجاییکه خودش بره سر وسایل پذیرای...
ماجرای ِ ما و پسرک در ایام ِ عزای ِ سید الشهدا علیه السلام
47. یا ودود امسال چهارمین ماه محرم عمرت رو تجربه کردی پسر ِ عزیزم، شاید اولین سالی بود که به طور خاص خاطراتی ازش در ذهنت موند و موندگار شد، که امیدوارم پایه و اساس خوبی برای بودن و موندن در این راه و حسینی وار زندگی کردنت بوده باشه، اولین نشونه ی ماه محرم برات پارچه سیاهیه که تو خونمون نصبش می کنیم هرسال، یادمه از بچگی میدونستی روش یه چیزی درباره ی اماما نوشته و هر جایی هم که یه پرچم می دیدی اشاره می کردی و می گفتی "نوشته امام زمان" و چه ذوقی می کردیم ما، لباس سیاه تن کردن و نوشته ی یا جسین روی اون هم نشونه های بعدی بودن، اما با باقی نشونه ها هنوز مونده که خوب ِ خوب آشنا بشی، امسال از ه...
نویسنده :
mahtab
7:46
بهار ِ فاطمی
روز میلاد اشرف خلایق و خنده بازارِ ما
به یاد ِ کودک ِ حسین ع
کودک ِ حسینی
عید غدیر ِ 93
روز ِ عرفه و استجابت دعا
یا رب البیت العتیق ماه ِ ذی الحجه... عرفات... چشم های بارانی ... و استجابت ِ دعا روز ِ عرفه... چشم های بارانی...واستجابت ِ دعا... شب و روزهای بارانی... چشم های بارانی... و استجابت ِ دعا... دعاهاتان مستجاب، التماس دعا ...