به کجا چنین شتابان؟
45. یا واسع
انگار گاهی وقتها در بحبوحه ی دغدغه ها و دل مشغولیهات دیدار یک آشنا و دوست که تجربه ی مادری داره اون هم دو بار برات حکم ترمز گیر رو داره و بیشتر از هرچیز می تونه بهت تلنگر بزنه،
تا به خودت بیایی و بگی"به کجا چنین شتابان؟"
وقتی دیدم پسر ِ نزدیک به پنج سالشون در میزان ِ ارتباط گرفتن با غیر از خونوادش اونطور که باید راه نیفتاده و هیچکدومشون (مامان و مامان بزرگ و عمه اش که دوست من باشه) کوچکترین ابراز ِ نگرانی ای در این زمینه ندارن اما مامان سریعا بهشون گرا داد که پسرکمون کمی خجالتیه (البته من توضیح دادم که نباید جلوی بچه این موضوع مطرح بشه و در ضمن اقتضای سنشه و هنوز زوده برای انتظارات ما) ...
وقتی شنیدم پسرکشون به جای لفظ ِ "مامان" اسم مامانش رو صدا می کنه در حالی که ما به کوچکترین خطای پسرک در صحبت کردن (مثلا "تو" به جای "شما") حساسیم و بهش تذکر می دیم (البته مهربانانه و با نرمی) ...
وقتی در مورد تغذیه ی بچه هامون حرف زدیم و اون خانوم گفت که پسرش عاشق شیر و کیکه و ممکنه روزی یک بطری شیر رو همراه دو سه تا کیک tiny بخوره در حالیکه من تازگی ها از ترس زیاد کیک و شیرینی خوردن پسرکم (برای جلوگیری از کم اشتهایی موقع غذا و همینطور یبوست) حتی شیر خوردنش رو هم محدود می کنم...
وقتی در مورد ِ بی علاقگی ِ پسرک به درست کردن پازل نگران بودم و نزدیک بود کار دست جفتمون بدم (با اینکه به طور تئوری می دونم نباید بچه ها رو با هم مقایسه کرد و باید علاقه هاشون رو شناخت) و جاری جان آرومم کرد و گفت پسر اونها هم تو بچگی علاقه نداشته و هنوز هم همینطوره و از درو سر چرخوندن لقمه بدش میاد و با وجود علاقه ای که به بازی های فکری مثلا مکعب روبیک داره از بازی هایی مثل پازل خوشش نمیاد و جذبش نمیشه (تا حالا تشابهات اخلاقی این دوتا پسرعمو کم نبوده)، جالبه که پسرک ما هم زیاد دل نمی ده به پازل ساختن و با اینکه به نظر میاد بلده اشتباه درست می کنه و گاهی ازشون به عنوان وسیله ی بازی در آشپزی استفاده می کنه (بس که خلاقه این بچه )...
پی نوشت: به هیچ وجه قصد توجیه ِ رفتار ِ خاصی در خودم یا بقیه رو ندارم، فقط می خوام بگم خیلی اوقات نباید اونقدرها هم سخت گرفت، استانداردها و نکات بهداشتی و تربیتی قبول اما من ِ مادر گاهی بسته به درک خودم از اونها و تواناییم در رعایت کردنشون شرایطی رو برای فرزند یا خونوادم مهیا می کنم که در نهایت بیشتر از اینکه منافعی درکار باشه ضرر و زیانه که نصیبمون می شه خدای نکرده، منظورم استرس و فشاریه که احتمالا بر محیط حاکم می شه و خیلی اوقات دیده شده افرادی که اهل رعایت اصول تغذیه ای، تربتی بودند به خاطر حجم بالای استرس و نگرانی در برابر ِ افراد خونسرد و ریلکس از سلامتی و موفقیت کمتری برخوردار شده اند. که البته این یک نتیجه گیری کاملا شخصیه و به هیچ وجه نباید در برابر نتایج ِ تحقیقات و بررسیهای علمی بهش استناد بشه و صرفا حاصل ِ تلفیق و تعدیل احساسات ِ دو مامان ِ 180 درجه متفاوته.