علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین 7 سالگیت مبارک

پسرهای دوست داشتنی ما

من و میوه های بهاری

1392/2/24 23:17
نویسنده : mahtab
1,144 بازدید
اشتراک گذاری

دقیقا از ابتدای زمستون 90 بود که من  میزبان پسرکم شده بودم 

غذا که نمیتونستم بخورم و اشتهام به شدت کم شده بود

این بود که سعی میکردم بیشتر میوه بخورم و  غذا نخوردنا و کم خوردنامو با میوه خوردن جبران کنم

اما خوردن میوه های زمستونی که بیشتر سیب و پرتقال و کیوی هستن آخرای زمستون دیگه باعث شده بود که حالم از همشون بد بشه، از طرفی از خوردنشون زده شده بودم و از طرفی میدونستم که میوه خوردن من برای بچه خیلی خوبه، خلاصه این وضع ادامه داشت تا  بهار ، با اومدن بهار که نقطه عطفی تو تنوع میوه ها بود من  مثل قحطی زده ها به میوه ها حمله ور شدم و یادمه همسرم هنوز میوه خریده و نخریده دوباره باید میرفت خرید، دیگه آخراش خودم خجالت میکشیدم از بس مصرف میوم بالا رفته بود.

تو کل دوران بارداریم هیچ ویار و هوس خاصی ندشتم جز ویار زیاد میوه خوردن اونم به شیوه ی آنگولاییها

تازه داشتم از بهار و خوردنیهای خوشمزش کیفور میشدم که جناب آقای دیابت بارداری زدن تو کاسه کوزم و مجبور شدم تنها چیزایی که با اشتها میخوردمشون رو هم کمتر و منظم کنم.

 

حالا امسال بهار با دیدن و خوردن این میوه های  خوشرنگ و لعاب خاطرات پارسال دارن برام زنده میشن

امسال هم باز با میوه های زمستون مشکل داشتم، پرتقالهای عیدمون که یکی یکی خراب شدن، سیبهامون هنوز زندن و میلی برای خوردنشون نداریم، کیوی هامون رو هم چون جای زیادی از یخچال تنگ کرده بودن تبدیل کردم به مربا، که میتونین تو ادامه مطلب عکسشو ببینین، ضمنا این اولین بار بود که مربای کیوی درست کردم.

پی نوشت : به دستور مر مر جون دستور طبخش اضافه شد.

 

 

 

 

بفرمایید مربا 

اینم دستورش

 

 پی نوشت 1 : من از رنگ استفاده نکردم چون به نظرم ضرر داره و ضورتی هم نداره و به دلخواه خودم زعفران اضافه کردم که اتفاقا خوشرنگ هم شد، پدر و مادرم هم از طعمش خوششون اومد، یه کاسشو هم به همسایمون دادم تا نوبر کنه. یه مقداری شربت هم گرفتم ازش که طعم خوبی داشت و تو مایه های شربت آناناس بود مزش.

پی نوشت 2: من به جای جوهر لیمو از آبلیمو استفاده کردم.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مهدیه
23 اردیبهشت 92 17:21
مربای کیوی؟ نخوردم تا حالا!

گفتم که بفرمایید مربا
طعمش ملسه، ترش و شیرین، بد نیست، قابل تحمله

رزماری
23 اردیبهشت 92 17:22
نه این شد نه اون ؟! قالب وبت رو میگم .
با سیب ها هم کمپوت درست کن .اون خیلی خوب میشه

حالا خوبه؟
به روی چشم


الهام مامان علیرضا
23 اردیبهشت 92 19:31
خوش به حال علیرضا و باباش با این مامان هنرمند




همیشه از این خبرا نیست که! ممنون






علامه کوچولو
23 اردیبهشت 92 19:45
سلااااااااااااااااااااااام
بابا تفااااااااااااااااهم قالبمونم که شبیه هم شد
قالب نو مبااااااااااااااااارک
میگم این عکسارو میذارین یه شکمو مثل من رد شه چی جوابشو میدین

سلام عزیزم به احترام شما قالبمو عوض کردم
زیبا بود اما بهتره مثل هم نباشه که منحصر به فرد بودن وبتون حفظ بشه عزیزم
بفرمایید منزل میل کنین خانومی

علامه کوچولو
23 اردیبهشت 92 21:18
سلااااااااام خانومی این چه حرفیه؟!!!
چرا عوض کردین؟
اتفاقا کمی به خودمون بالیدیم که شما هم ازین قالب خوشتون اومده
الانم اگه به خاطر انحصار به فردی وب من این کارو کردین اصلا نگران نباشین !!!من ازط صمیم قلب خوشحالم که اون قالب رو بذارین
پس لطفا بذارینش

علیک سلام عزیزم
عزیزم من هم از اینکه سلیقم شبیه شما بوده خوشحالم اما فکر کنم اینطوری بهتره
آخه میترسم وب همدیگه رو باز کنیم و قاطی پاتی شه و ...{شوخی}

علامه كوچولو
24 اردیبهشت 92 9:25
سلام
از نظر من مشكلي نداره اما اگه شما دوست دارين شبيه هم نباشه «قالب سيب تم» رو سرچ كنيد شماره 062 هم خيلي قشنگه و منظره و طبيعته

علیک سلم
چه وبلاگ خوبی رو بهم معرفی کردی
ممنونم

مرضيه (مامان محمدمهدي)
24 اردیبهشت 92 9:27
مامان با سليقه

من هم در دوران بارداري به شدت كم اشتها شده بودم و دلم هيچ چيز نمي خواست.حتي به ميوه هم خيلي ميل نداشتم، طوري كه 10 روز بعد از زايمانم كه خودم را وزن كردم دقيقا به وزن قبل از بارداري رسيده بودم.


عجب پس شما هم؟ منم مثل شما بعد از زایمان وزنم همون وزن قبل بارداریم شده بود






مرضيه (مامان محمدمهدي)
24 اردیبهشت 92 10:52
راستي قالب جديد مبارك

ممنون گلم

مرمر مامان محیا
24 اردیبهشت 92 14:19
آفرین کدبانو...دستورشو میذاری؟؟؟
منم همین مشکلو با میوه های زمستون داشتم...تازه دلت نخواد من هوس انار کرده بودم توی زمستون و بهار و تابستون...بنده خدا همسری هر چی آبمیوه هاش رو هم برام میگرفت قبولم نبود...آخرش بعد تولد محیا انار اومد تو بازار
ما همه خوبیم

ان شء الله
پس شما هم؟!
خدا راشکر

محبوبه
24 اردیبهشت 92 22:54
نوش جون میوه های بهاری...
من که این چند وقته از بس توت فرنگی و آلوچه و جدیدا زردآلو خوردم ترکیدم...
توی دوران بارداریم از هیچی که بدم نیومد هیچ،یه چیزایی میخورم که قبلا نمیخوردم.مثلا هندونه یا چیزای دیگه که الان یادم نیست...
ولی چند ماه اول ... امیدوارم کسی به حالم نیفته...بس که بالا میاوردم....ببخشید البته...
راستی با سیبها مربا درست کن.یه کم آبلیمو بهش بزن با یه کم زعفران...من که طعمشو خیلی دوست دارم.

ممنون
نوش جان شما هم
خدا راشکر که اشتهات خوبه، اوایلشو نگو که بد جوری بد بود بد جوری
ان شاء الله درست میکنم ، شاید هم آبشونو گرفتم آخه میدونی همسری زیاد مربا خور نیست و خودمم مگه چقدر میتونم بخورم، مهمون صبحانه ای هم که نداریم مثل قدیما که یادمه مامانم زیاد داشت، اینه که شایدم به آب سیب قانع شدیم