ارمغان ِ بهار
همونطور که قبلا هم گفتم یکشنبه شب ( 7 اردیبهشت) خونواده ی خواهر کوچیکه ی همسرم که تازه از فرنگ برگشتن منزلمون دعوت بودن به صرف ِ شام،
شب ِ قبلش هم همگی منزل اون یکی خواهر ِ همسرم دعوت بودیم،
اونجا بود که فهمیدیم بهار خانم کمی سرماخورده، البته علایمش فقط محدود بود به آبریزش بینی و مشکل خاصی نداشت، من براش شربت سرماخوردگی بردم و با اغوای من شروع کردند به خوددرمانی،
از اونجا که تشویق پسری به ماچ کردن بهار خانومی یکی از سرگرمیهای این روزهای همه ی فامیل بوده و هست اون شب هم طبق معمول شاهد ابراز احساسات این دو موجود دوست داشتنی بودیم...
فرداش دیدیم بینی پسرک ما هم "بهار" ی شد،
همسرم بهم گوشزد کرده بود مراقب باشم اما من با خودم گفتم هر چی حساس باشم بدتره،من واقعا نمی دونم باید حساس بود یا نه؟!
خلاصه دو سه روزی به همین منوال گذشت و امیدوار بودم که با شربت سرماخوردگی کنترل بشه و نیازی به دکتر بردنش پیدا نشه اما ....
چهارشنبه صبح تو خواب به سختی نفس می کشید (البته بگم تقریبا یکی دو ماهی میشد که در حالت طبیعی و سلامت هم با دهان باز نفس میکشيدو مدتی بود میخواستم ببرمش دکتر، حدسم این بود که احتمالا لوزه داشته باشه...)،
خلاصه بردمش و متاسفانه دوباره آنتی بیوتیک تجويزشد،
دکتر گفت لوزه هاش بزرگه و وقتی بهتر شد اگر یکی از سه علامت ِ با دهان باز خوابیدن، خر و پف کردن و تو دماغی حرف زدن رو باز هم داشت ببرمش تا ببینیم باید چه کرد...
کلی غصه دار شدم از اون روز
البته بگم خودمم تو سه سالگی لوزه هامو عمل کردم،
و تازگی فهمیدم برادر ِ همسرم هم تو بچگی مشکل بزرگی لوزه داشته (بنا بر گفته ی مادر ِ همسرم) و نمی دونین از اون روز که اینو شنیدم چقدر خوشحالم، آخه ممکن بود فکر کنن به من رفته، آخه درسته که همه ی خوبیهاش به باباش بره و بدیهاش به من؟!
داروهایی که تو این دوره مصرف کردیم براش آموکسی کلاو بود به علاوه ی سیتریزین
که 7 روز کامل بهش دادم خورد البته فقط خدا می دونه هربار با چه مصیبتی بهش می خوروندیم
پی نوشت: من نمی دونم چرا معمولا خارج از ایران سرماخوردگیها بعد از چند روز بدون اينکه دکتر داروی خاصی بده خودش خوب ميشه اما اینجا هرکاری کنی آخرش باید آنتی بیوتیک بخوری تا خوب شی (حتی اگر دکترت اهل زود انتی بیوتیک دادن نباشه) ؟! و چه جورياست که اين جريان حتی درمورد اونهایی که براي مدتی خارج از وطن زندگی کردن هم صادقه؟! شاهدش همین بهار خانوم خودمونه...