پسر ِ خارجکی ِ ما
من چیکار کنم از دست این پدر و پسر ؟!
سر نماز بودم، پدر و پسر هم مشغول کامیون بازی بودند، پسر در حال پیاده شدن از ماشینش بود که پدر رو کرد به پسر و گفت:
پدر: دیگه دوست نداری قام قام کنی؟
پسر: no (با یک صدای زیر و کش دار و تن شبیه جمله ی سوالی و لوس گونه که واقعا خنده داره)
پدر "با تن لوس گونه": چرا دوست نداری؟
پسر "با لوسی بیشتر از قبل" : no
پدر "کاملا بی ربطانه و صرفا برای ادامه پیدا کردن مکالمه (چون سوال دیگه ای به ذهنش نمیرسه که پسر جوابشو بلد باشه) میپرسه": ساعت چنده ؟
پسر با همون صدای لوس جواب میده: ده
.................
...............................
(و این مکالمه دو سه بار ریپلی شد)
......................................................
و من به سختی تونستم جلوی خنده ی از ته دلم رو بگیرم
نمیدونین این no گفتنش چه نازه؟!
البته گاهی، دقت کنین ها فقط گاهی، کانورت میشه به فارسی و میگه"نه"