علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 21 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

تو برای وصل کردن آمدی

1392/6/14 8:47
نویسنده : mahtab
924 بازدید
اشتراک گذاری

تو این پست گفتم که والدین به خاطر بچه هاشون هم که شده باید یه جاهیی کوتاه بیان و خلاصه نذارن که بچه ها تو محیطی ناآروم و جنجالی بزرگ شن، حالا اومدم بگم که اون روز نمیدونستم روزایی از راه میرسه که ما پدر و مادرها حس میکنیم  این بچه ها فرشته هایی غیبی هستن که از طرف خدا اومدن رو زمین و مامورن برای ایجاد انس و الفت بیشتر بین  ماها.

این روزها وقتی که میخوام دست پسرکمو بگیرم تا تو خونه یا بیرون از خونه تو راه رفتن همراهیش کنم، وقتی میبینم بدون معطلی و اِه اِه کنان(مثلا میخواد یه چیزی بگه) اون یکی دستش رو به سمت باباش دراز میکنه  تا دستاش تو دست هر دومون باشه هم کلی انرژی میگیرم، و هم کلی خدا رو شکر میکنم بابتِ بودن من و پدرش در کنارش، خالی نبودن دستهاش از  دستهای اونایی که بیشتر از همه تو دنیا دوستش دارن و سرد نبودن نگاهش از ندیدن  چهره هایی که از همه بیشتر عاشقشن و همینطور بابت داشتن محکمترین و همیشگی ترین  زنجیر اتصال بین من و همسفر زندگیم.

 

 

پی نوشت: دوست داشتم یه همچین عکسی از خودمون بگیرم که هنوز موفق نشدم، ان شاءالله در روزهای آتی خواهم گرفت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فهیمه
14 شهریور 92 8:24
آره واقعا این بچه ها فرشته هائی ان که از طرف خدا میان
شادی ها و عشق و آرامش تو زندگیت همیشه باشه مهتاب جون
چشم بد از خونواده ات دور


خدا همه بچه ها رو برا والدینشون و والدین رو برا بچه ها حفظ کنه
ممنون گلم
محبوبه
14 شهریور 92 9:26
عزيزم
عليرضا جون
حس خوبيه واقعا.هرچند من يه ماه اول اذيت شدم و حتي به نا اميدي رسيده بودم،اما حالا خيلي خوشحالم از داشتن فرشته كوچولوم.


ممنونم
بله با وجود تمام سختیها داشتنشون جبران همه ی نداشتنها و نخوابیدنها و ...است
مهدیه
14 شهریور 92 10:04
ایشالا یکی براتون خواهد گرفت!!



میذارم رو اتوماتیک خود دوربین بگیره، نفر چهارم هم نمیخواهیم
مامان محمدپارسا
14 شهریور 92 21:44
زندگی تان پایدار.
منم منتظرم پسرم راه بیفته یه عکس این مدلی بگیریم


ممنون عزیزم و به همچنین
ان شاءالله
الناز مامان آوا
15 شهریور 92 21:55
واقعا همينطوره .خانواده با حضور بچه هاست كه شكل ميگيره.



بله همینطوره، البیته من معتقدم بدون بچه ها هم خونواده شکل میگیره و میتونه دوام هم داشته باشه اما بچه ها به این شکل گیری و تداومش سهولت میدن و در عین حال معنادار تر و زیباترش میکنن
مامان آرتین
16 شهریور 92 1:31
منم این روزها خیلی به این موضوع فکر میکنم.از خدا میخوام همه پدر مادرها را برای بچه ها بچه ها را برای والدین حفظ کنه


ان شاءالله
واقعا بهرتین دعاست این دعا
برای تو
16 شهریور 92 2:10
خیلی خوب گفتی وای منم وسوسه گرفتن این عکس شدم یعنی میشه


چرا نمیشه عزیزم؟ ایشالا سر وقتش شما هم سه نفر میشین و از این عکسها خواهید گرفت
مرضيه (مامان محمدمهدي)
16 شهریور 92 12:43
جالبه
آخه محمد مهدي هم تازگيها وقتي ميريم بيرون دوست داره دست من و همسرم رو بگيره و اگر يكيمون دستش رو گرفته باشه به نفر دوم ميگه" دستم بدير" يعني دستمو بگير


چه بامزست کارهای این بچه ها
خدا نگهدارش باشه
رزماری
17 شهریور 92 12:45
واقعاً پسرک درک کرده که خوشی در کنار هر دوی شماست .
اله یشکر که سایه هردوتون بالای سر علیرضا هست .ایشالا که سالیان سال در کنارش باشین و به شماها تکیه کنه .
بچه ها خیلی قشنگ عشق می ورزن .بدون ریا و راحت


ممنونم
همینطوره ، ما هم باید از این بچه هت یاد بگیریم