بچه ها و زندگی مشترکِ ما
سلام
به این ایدئولوژی که برای تحکیم رابطه ی ضعیفِ عاطفی زن و شوهر تصمیم به بچه دارشدن گرفته بشه اصلا اعتقاد ندارم، اما از وقتی مادر شده ام به شدت معتقدم که یک مادرِ واقعی برای حفظ آرامش بچش تو خونواده همه جوره گذشت خواهد کرد، نه گذشت ملال آور و سایشی بلکه گذشتی از سر عشق و علاقه،
از وقتی تجربه ی مادربودن رو پیدا کردم نمیتونم به هیچ وجه درک کنم مادرایی رو که با وجود داشتن بچه، حالا تو هر سنی، به ویژه زیر دو سال، میتونن جگر گوششونو بذارن و از خونه برن
بحث و قهرو کشمکشهای جزئی تو همه ی زندگیها هست و اگه کسی بگه تجربه نکرده راستشو نگفته، اما مهم اینه که بشه به راحتی اونها رو حل کرد و مهمتر اینه که اجازه نداد بچه ها از ناراحتیها و دلخوریهای مابین والدین کوچکترین آسیبی ببینن.
این روزها زیباترین موهبت خداوندی رو این میدونم که به مادران و حتی پدران قابلیتی رو داده که به واسطش میشه به خاطر یه موجود کوچک به نام فرزند، خیلی بهتر و راحتتر از قبل از همه ی چیزها گذشت، فراموش کرد، آرامتر از قبل بود و خوشبخت بود...
پسرک ما امروز 35 هفته شد