علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 5 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

دلنوشته

1394/9/25 10:30
نویسنده : mahtab
651 بازدید
اشتراک گذاری

49. یا باعث

الان که دارم اینا رو می نویسم واقعا حال عجیبی دارم، نمیدونم کار درستیه یا نه؟ اما میخوام بنویسم چون فکر می کنم اینجا جاییه که من همیشه از احساساتم نوشتم ...

مدتهاست که وبلاگمون از حال و هوای قبلش خارج شده، درسته که به قول همه ی دوستای خوبم هدف اصلی من از نوشتن ثبت خاطرات پسرکم بوده اما نمیشه و نمی تونم از کنار تاثیر بی نظیر نظرات دوستان خوبم که با خوندن نوشته هاشون حالم خوب میشه و  راهنمایی هاشون خیلی  بهم کمک می کنه راحت بگذرم،

خلاصه اینکه طی ماههای اخیر و بعد از کمرنگ شدن بازار نظر دادن و نظر خوندن ها فقط خواستم کاری کنم که  در ِ اینجا رو باز نگهدارم تا روزی که ...نمیدونم کی خواهد بود؟؟

اما امروز....بعد از مدتها که تو بخش نظرات به ندرت یک یا دو نظر جدید می دیدم در کمال ناباوری با 7 تا نظر روبه رو شدم، می دونم خنده دار و مسخرست این همه بولد کردن این موضوع!!!! اما هیچ ترسی ندارم از بیان ِ احساس ِ خوبم از دیدن و خوندن دلنوشته های عزیزانی که ندیده دوستشون دارم و بهشون وابسته شدم و کم پیداشدنشون برام آزار دهندست....

مهم نیست چند نفر میان و اینجا و دلنوشته هامو میخونن...اما برام مهمه دیدن ِ حضورِ ِ دوستانی که هنوز براشون مهمه خوندن ِ ما و اینجا...حالا هرقدر هم دیر به دیر... دلم برای روزهای ِ شلوغ ِ دید و بازدیدهای وبلاگی تنگ شده....خیلی تنگ شده...

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)