علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 10 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

میلاد ِ ابولائمه

1393/2/22 18:19
نویسنده : mahtab
361 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان خوبم

عیدتون مبارک

اومدم تا با یک عالمه ذوق و شوق و هیجان از روز پدر بگم و جشنی که قراره برای پدر ِ خونمون بگیرم که ناگاه دلم گرفت...

تو فکر رفتم که آیا این روز مادر و روز پدری که میگن رو  ماها اصلا فهمیدیم یعنی چه؟ حواسمون به اون پدر و مادر اصلی و اول ِ عالم هست یا نه؟ یا نه،  فقط رفتیم سراغ ِ خریدن یک هدیه، اونم ناقابل، برای قابل ترینهای زندگیمون و بعدش هم مدام هدایایی که به پدرمادرهامون دادیم و یا به عنوان یک پدر یا مادر از فرزندمون گرفته ایم رو باهم مقایسه کردیم و بادی به غبغبمون انداختیم و بعدش هم  رفتیم به سلامت برای تدراک بهتر ِ مراسم ِ  سال ِ بعد....؟!

 

الان به ذهنم رسید که واقعا من برای مولی الموحدین، برای روز ِ میلاد ِ این بزرگوار، چه کاری کرده ام ؟ چه کاری میتونم که بکنم؟! و آیا ایشون اصلا به تدارکی نیاز دارند برای روز میلادشون یا  این منم که باید نفس و دلم را برای شیعه ی ایشان بودن تدارک ببینم؟! واااای....لفظ ِ شیعه را برای خودم خیلی  سنگین میدونم، لوس بازی نیست این حرفم، واقعا از به زبان آوردنش واهمه دارم وقتی خودم رو  و  همینطور شیعه ی واقعی رو می شناسم و می دونم که نیستم اونکس که باید....که شاید...و می ترسم از جابجایی یک حرف در این کلمه ی بس عظیم، جابجایی "ع" با "ر"....خدا نکند که اینچنین باشم، باشیم...

اینم از کادوی مشترک ِ من و پسری به پدر خونه که الحق والانصاف پسری خیلی در طبخش بهم کمک کرد، اما از تزیینش اصلا خوشم نیومد، آخه امکانات نبود، وقت محدود بود، بچه اذیت می کرد (همون بهانه های معروفخندونک...)

 

 

 

 

و کادوی آقایون هم که معلومه چیه... حالا ما با یه کم تزیینات و تغییرات همونا رو خدمتش تقدیم میکنیم...

.....

........

..........

............

..............

 

خوشتون اومد که من مثل بیشتر ِخانمها تنبلی نکردم و براش جوراب نخریدم، و چه تنوعی به خرج دادم ...خنده

پسندها (7)

نظرات (5)

لیلی
23 اردیبهشت 93 22:06
عزیزمی
mahtab
پاسخ
شما بیشتر
الهام مامان امیر علی جون
24 اردیبهشت 93 9:36
آرزویم این است : نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه . . .
mahtab
پاسخ
ممنون
مامان محمد مهدي (مرضيه)
24 اردیبهشت 93 10:27
مبارك باشه انشاالله كه جزو شيعيان واقعي حضرت باشيم مبارك آقاي همسر باشه اين همه تنوع منم به جون خودم جوراب نخريدما
mahtab
پاسخ
ممنون، به همچنین ان شاء الله تعالی خوب کاری کردی حالا چی خریدی؟ مثل من زیرپوش و ... خریدی؟
مامان آرتین
25 اردیبهشت 93 0:54
چه جالب منم به همین نکته که اصلا مبلاد اصلی را فراموش کردیم دیروز فکر کردم. راجع به کادو هم خیلی خوبه مخصوصا کادوی مخصوص روبان پیچ شده؛-)
mahtab
پاسخ
بله گاهی اون مورد اصلی در سایه ی فرعی ها به دست فراموشی سپرده میشه ممنون
رزماری
27 اردیبهشت 93 14:48
قربون سلیقه ات خواهر جان . ولی سوالی که برام پیش اومد این بود که علیرضا چه کمکی در پخت به شما کرد ؟ واقعاً این که خودمون سیعه خطاب کنیم خطاست .ما بیشتر محب و دوستدار اهل بیت و امیرالمومنین هستیم .شیعه واقعی سلمان فارسی و عمار یاسر بودن
mahtab
پاسخ
نمیدونی با چه علاقه ای همزن رو در ظرف می چرخوند..از یک سمت سختم بود که میخواد دخالت کنه و از سمتی خندم گرفته بود که با چه عجله و اشتیاقی همزن رو در ظرف حاوی مواد کیک میچرخوند و ...