پیشرفت از نوع ِ پسری ِ ما :)
♦ بازی کلاغ پر رو دوست داره،
میگم "کلاغ"، با زبون خودش و به زیبایی و با یک کشش و ناز مخصوص به خودش میگه : "baaa" "ب′" کشیده ها نه "با" (خودمون که میشنویم انگار یه چیزی میگه بین "ب" و "پ" که نمیشه نوشتش رو میگه و "ر" رو هم که خب نمیگه اما معلومه همون "پر" خودمون منظورشه).
میگم جوجو و اون هم دوباره میگه "baaa"
میگم "بابا" و باز هم میگه " baaa" و من این بار در حالی که دست میزنم میگم "بابا که پر نداره خودش خبر نداره"
چند روزیه که هر بار میخوام براش کلاغ پر بخونم تا میگم "کلاغ" اون تند تند شروع میکنه به دست زدن و به زبون خودش یک چیزهایی میگه که نیمتونم بنویسم براتون چون خودم هم نمیدونم دقیقا چی میگه، فقط میدونم میخواد شبیه اون چیزی رو بگه که من موقع دست زدن میخونم :
"بابا که پر نداره خود ش خبر نداره"
یا
"علیرضا که پر نداره خودش خبر نداره"
حالا ما موندیم این وضعیت، اسمش پیشرفته یا پسرفت؟!
باباش میگه حالا بیا و درستش کن، دوباره باید از اول یادش بدیم که اول بگه "پر" و بعد از رسیدن به اسامی آدمیزادها شروع کنه به دست زدن
♦ یک بار داشتم تلفنی با پدر شوهرم حرف میزدم و ازشون میپرسیدم که چرا نمیایین تهران و کی میایین که اون بنده خدا گفت حالا معلوم نیست و شاید یک ماه دیگه، من هم با تعجب گفتم "اوووواهuuah، یک ماه دیگه؟ "
که دیدم پسری یه دفعه گفت : "اوووواه" و این یکی کلمه رو دیگه عین عین خودم تلفظ کرد، پشت تلفن خندم گرفت و برا پدر شوهرم هم تعریف کردم