علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 10 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

رابطه ی مادر پسری

1392/4/7 9:45
نویسنده : mahtab
2,255 بازدید
اشتراک گذاری

همه مدلش موجوده...

گرم...

معمولی...

رسمی...

و حتی سردِ سرد...

...رابطه ی مادر با پسرش  رو میگم،

البته پسری که دیگه مرد شده و صاحبِ زن و زندگیه...

میون اقوام و آشنایان ما هم بالتبع همه جورش وجود داره...

اما تا حالا هیچوقت بهش اینطوری نگاه نکرده بودم...

تا اینکه یه روز ساعت 2 بعد از ظهر وقتی که در کنار پسرکم کمی استراحت میکردم و انگار چند لحظه ای بود به خواب رفته بودم با صدای پسرِ همسایه که البته برای خودش مردیه و 38 سال داره از خواب بیدارشدم، البته بگم چون خونمون دو واحدیه متوجه اومدن و صحبت کردنش با مادرشون شدم، یه جورایی قابل وصف نیست احترام و محبتی که در کلام این آقا نسبت به مادرش  وجود داره، "سلام مادر جان" ی که همیشه با زیباترین لحن ممکنش و از اعماق قلبش میگه اون بار  یه لحظه منو به فکر فرو برد...

پدر این آقا مدتهاست که فوت کرده و یه جورایی بار زنگی بعد از اون خدا بیامرز بر عهده ی ایشون بوده، با اینکه ازدواج کرده و دو تا بچه داره خیلی در قبال مادر و برادر کوچکترش احساس مسوولیت میکنه و از نظر مالی کلی بهشون کمک میکنه، هم در معرض دید خانمش و هم در مواقع لزوم به طور پنهانی، حالا بحث من مسائل مالی نیست چون معتقدم روزی انسان بالاخره از یه راهی بهش میرسه.

حرف ِ من اینه که این آقا در نقش فرزندی داره بسیار خوب عمل میکنه، به دعای والدین خیلی معتقده و به قول مادرشون هروقت تو کارش گره ای باشه میره سر قبر پدرش و خبیرات میده و ازشون کمک میخواد، در ضمن به رفتن سر مزار پدرشون و  خوندن فاتحه در فواصل زمانی نزدیک بسیار مقیده ...

از اون روز به فکر فرو رفتم که یعنی چطور میشه یه پسر میشه مثل این آقا، و یکی دیگه میشه اون آقای فرضی و  با مادرش انقدر سرد برخورد  میکنه؟!

من نمیدونم دقیقا چه عامل یا عواملی بر این مسئله  تاثیر گذارن؟

 

 

دوران بارداری؟

تغذیه ی دوران بارداری؟

حالات روحی در دوران بارداری؟

ژنتیک؟

تربیت؟

نوع رابطه ی والدین با بچه؟

میزان صمیمیت؟

مدرسه؟

دانشگاه؟

دوستان؟

زن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فرزند؟

محیط کار؟

....

یا مجموعه ای از اینها؟!

 

 

 جواب این سوالو من نمیدونم شما چطور؟

اما میدونم حالا که صاحب فرزند ِ پسر شده ام خیلی از نداشتن یه رابطه ی صمیمی باهاش در آینده میترسم!

با خودم میگم نکنه ازدواج که کرد از من فاصله بگیره! البته میدونم با ازدواجش  خواه نا خواه تو رابطمون کمی تغییر ایجاد میشه اما این رو هم میدونم که هستند مردانی مثل این پسر همسایه که نمیذارن مادرشون حتی لحظه ای حس کنه پسرشون دیگه از آنِ  اونها نیست ...

 

پی نوشت1: اونهایی که دختر دارین میدونم و میدونین که دختر جزئی جداناشدنی از زندگی والدینش بالاخص مادرشه، هر جای دنیا هم که بره، با هر کسی هم که ازدواج بکنه باز هم همون "مهربان ترین" برای مادر و پدرش باقی میمونه، خدا  بچه هاتونو براتون نگهداره  چه دختر چه پسر.

پی نوشت2: از وقتی خودم بچه دار شدم مدام با خودم کلنجار میرم که مادر همسرم هم حق داره که بعضی اوقات در حضور من با  پسرش صمیمی حرف بزنه، قربون صدقش بره و خلاصه بهش ابراز علاقه کنه، این منم که  باید تحملمو ببرم بالاتر.

پی نوشت3: خدایا چنان کن سر انجام کار         تو خشنود باشی و ما رستگار

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

علامه كوچولو
8 تیر 92 8:01
سلام
به نظرم چگونگي برخورد مادر با فرزند و نوع تربيتش و حتي نوع نگاهش به ارتباط مادر -پسري عامل مهمي توو رفتار متقابل پسر در ايندست مطمئنا پسر يهو موضع گيري نميكنه كه حالا كه ازدواج كردم سرد باشم با والدينم يا گرم.....
خوب يا بد بودنش از همان طفوليت درش نهادينه شده و به بزرگسالي كه ميرسه در معرض عمل قرار ميگيره
همسرم گاهي به شوخي ميگه اگه بعضي وقتا دوست داري گلايه اي كني يا انتقادي ،از مامانم هر چي دوست داري بگوو اما از بابام نه چون جونم به جونش بنده...هرچند به شوخي ميگه اما وقتي فكر ميكنم اينها همش ريشه توو دوران مجرديش و نوع برخورد پدر و مادرش در مواضع مشابه داشته و به راحتي برام قابل هضمه


درسته نوع برخورد والدین و تربیتشون مهمه اما باور کن به قول مرضیه جون برخی پسرها با ازدواجشون یه دفعه 180 درجه زیرو رو میشن
ما که تلاشمونو میکنیم اما باز هم خدا باید به دادمون برسه
مرضيه (مامان محمدمهدي)
8 تیر 92 9:43
درسته كه همه اينها از زمان كودكي و حتي جنيني شكل ميگيره ولي گاهي اوقات نقش همسر پسر (عروس آينده) خيلي مهمتره. گاهي پسر براي حفظ زندگيش مجبوره كه بر خلاف ميل باطنيش سرد بشه. من ديدم عروسايي رو كه تا پسر ميخواد به خانوادش و به خصوص مادرش محبت كنه چنان جنجالي بر پا مي كنند كه بيا و ببين...
خدا به ما پسر دارها رحم كنه


عروسو خوب اومدی!
امان از دست این عروسها مادر
مهدیه
8 تیر 92 10:34
والا این که میگی پسر با دختر این چنین تفاوتی دارهباهات موافقم! دختر ها هیچ وقت بخاطر بدست آوردن دل همسرشون در روابط با خانواده شون تغییری ایجاد نمی کنن!

همسر من و همین طور برادرش، هم گرچه پسر هستن ولی روابطشون با مادرشون قبل و بعد از ازدواج هیچ تفاوتی نکرده!

مثلا تو جمع مادرشون رو بغل میکنن و میبوسن و ...

شاید بخاطر همین ترس بوده که مادرشوهرم راضی نشد اجازه بده بچه هاش دور تر از خودش زندگی کنن!

حتی یک خونه اونورتر، یا یه کوچه و یه محله!

من همیشه متوجه این تفاوت هستم!

مثلا برادرم بعد ازدواج بخاطر حساسیت های همسرش کمی تغییر رفتار پیدا کرده که از نظر ما منطقی و قابل پذیرشه ولی همسر من نه!

امیدوارم علیرضا جونم مثل همسری من باشه ولی شما سعی نکن به هر قیمتی این عزت رو حفظ کنی!

اینی که میگم هر قیمتی هم توضیحاتی داره که بعدا ذکر میکنم!


عزیزم اتفاقا من موافق این نیستم که پسرم جلو همسرش از این لوس بازیها در بیاره بامن، من فقط خواهان داشتن یک رابطه ی صمیمی در حد معمول و متعارفش هستم، حالا کسی ندونه فکر میکنه پسرم قراره همین فردا پس فردا ازدواج کنه که من دارم از این حرفها میزنم

الهام مامان علیرضا
8 تیر 92 12:03
مهتاب جون
طبق معمول مطلب جالبی رو مطرح کردی
به نظرم همۀ این ها مهم هست
ولی برخی از مردها ذاتا بی خیالند و مجرد و یا متاهل بودنشون فرقی نمیکنه و وقتی دورند کمتر از دخترها به مادرشون زنگ می زنند
ولی رفتار خانم شون هم مهمه.
البته عروس ها هم اول ازدواج حساس هستند بعدش حساسیتشون کم میشه
و اما اون چیزی که از همه مهم تره اینه که پسر سیاست مدار باشه و بتونه بین محبت کردن به دو طرف تعادل رو حفظ کنه و حساسیت ها رو از بین ببره.
من پیشنهادم اینه که ما پسر دارها از الان نباید زیاد روی آقا پسرهامون حساب کنیم که اگه خدای نکرده بعد ازدواج بی خیال ما شدند دچار یاس فلسفی نشیم!!


سلام عزیزم
سیاست مدار بودن مردها نکته ی بسیار مهمیه که امیدوارم پسرای ما هم اهلش باشن تا هم خودشون راحت باشن هم ما

محبوبه
8 تیر 92 13:28
سلاااااام
چه پست جالبي.هميشه خيلي ساده و روان مينويسي.من خيلي دوست دارم.
راجب اين رابطه معتقدم آدم هركاري بكنه نتيجه اش رو ميبينه.يعني تقريبا هرچيزي كه براش اتفاق ميفته،يه جورايي بازتاب كارا و رفتاراي خودشه.خيلي وقتا هم به عينه ديدم.
و به دعاي پدر مادر هم خيلي اعتقاد دارم
هر وقت كارم گير ميكنه،با بابام درد دل ميكنم و ازش ميخوام برام دعا كنه.ردخور نداره دعاهاش

سلام مامان خانومی
خوبین ایشالا؟ نی ین خوبه؟ اسمش چی شد آخر؟
پس کی میایین؟
منتظریما!
لطف داری گلم
بازتاب رفتارها و دعای پدر و مادر رو منم کاملا قبول دارم
خدا بیامرزه پدرتونو


الناز مامان آوا
9 تیر 92 1:03
ما كه دختر داريم و بس.
واي چقدر سخته آدم وقتي فكرشو ميكنه كه چه عروسي ميخواد گيرش بياد.
مادربزگم هميشه ميگفت پسرو از آدم ميگيرن اما دختر ميره و يكي و با خودش به خونواده مياره.
همه چي به پسر بستگي داره اگه خودش بخواد هيچ عروسي نميتونه ميونه مادر و پسر و به هم بزنه.
مهتاب جون انشالله يه عروس خوب مثل خودم و خودت گير عليرضاي خوشگلم بياد نگران نباش
ما كه عروساي خوبي هستيم
به نظرم اگه صميمت و وابستگي بين مادرو پسر باشه بعد از ازدواجم ادامه داره.مهم اون احتراميه كه به تربيت بچه ها بستگي داره .


سلام عزیزم
خوش به حالتون که دختر دارین
دل منو سوزوندی؟
خدا نگهدارش باشه
" پسرو از آدم ميگيرن اما دختر ميره و يكي و با خودش به خونواده مياره" ما هم خونوادگی کاملا به این جمله معتقدیم
خوش به حال مادر شوهرت!
ایشالا یه عروس مثل خودت برا من پیداشه، من که خوب نیستم عزیزم


رزماری
9 تیر 92 10:02
چه مسئله جالبی .
واقعاً به کدوم یک از این عوامل بستگی داره ؟
ولی خوب هم به ذات پسر ربط داره و اینکه چقدر بیخال باشه یا به فکر و تا حدی هم خوب به عروس مربوطه .اما به نظرم دختر یا پسر هر خانواده باید اونقدر فهیم باشه که به همسرش که میشه عروس یا داماد خونواده بفمونه که مرز روابط مادر فرزندی چیزی نیست که بشه براش حدی قائل شد و نباید عروس یا داماد به خودشون اجازه ورود به این حریم را بدن

اما گاهی اوقات همسرهایی پیدا میشن که "فرا مرزی" عمل میکنن، به مرزها پایبند نیستن عزیزم
خدا هممونو از شر اون دسته آدمها حفظ کنه ان شاء الله
مامان حسین جون
9 تیر 92 15:15
سلام دوستان گلم حسین جون وپسرخاله ش محمدیزدان جون
درمسابقه جشنواره تابستانی نی نی وبلاگ شرکت کرده دوستان عزیزم

اگه می تونید باارسال یک اس ام اس باقیدکد202 203
به شماره 20008080200بهشون رای بدین لطفا کدها رو همینجور که نوشتم بنویسین بدون خط فاصله یا هر علامت دیگه ای
از لطف شما سپاسگذارم



شادی
9 تیر 92 22:33
عزیزم کجایی؟ کم پیدایی مامان خانم


من کجام؟
من کم پیدام؟
احیانا اشتباه نگرفتی منو؟!
لحظه های من و تو
10 تیر 92 14:24
بنظر من نوع برخورد مادر خیلی تاثیر داره. اگر مادره خیلی دخالت کنه عروس رو تحریک میکنه به دور شدن اونم لج پسر رو درمیاره و همینجور ازهم دور میشن
دوم انصاف عروس مهمه. معلومه عروسه خوبی داره
سوم پسرش حتما تربیت اسلامی داره. و احترام گذاشتن از کودکی توی شخصیتش نهادینه شده و همچنین حس مسئولیت پذیری
انشالله خدا همچین فرزندی نصیب ماکنه


بله تو این رابطه هم مادر شوهر مهمه و هم عروس و صد البته خود پسر نیز...

رها
10 تیر 92 18:12
الهی بگردم که از الان شما دغدغه این رابطه رو دارید
میدونی عزیزم بچه هامون که بزرگ تر میشن زندگی خودشون رو دارند همونطور که خود ما داریم. بعدشم لزومی نداره وقتی پسرت ازدواج کرد در حضور همسرش قربون صدقه اش بری! جدی میگم خود شما بخوای به همسرت محبت کنی یا قربون صدقه اش بری در حضور مادرش شاید نکنی ...این رابطه ها و سوءتفاهمها تا بوده بین مادر و همسر آقایون هست...



عزیزم دغدغه نیست، کمی اندیشه است به اون مسائلی که دور و برم میبینم و میدونم ایشالا اون شرایط برای من هم پیش خواهد اومد

مامان بعد از اين
10 تیر 92 18:58
من فکر مي‌کنيم اون چيزي که ما هستيم، خيلي مهمتر از اون چيزيه که سعي مي‌کنيم بچه مون بشه. در واقع به نظرم تربيت بچه چيز بي‌معناييه، ما بايد خودمون رو تربيت کنيم. اگر خودمون درست بوديم واقعا، بچه‌مون هم همينقدر خوب خواهد شد. ولي اگر خودمون کارمون ايراد داشته باشه هيچوقت نمي‌تونيم بچه‌اي بزرگ کنيم که مثل اين آقا پسر اينطور قدر مادرشو بدونه.


حق با شماست عزیزم
صحبت شما درست در تایید این مطلبه که ائمه میفرمایند تربیت بچه ها سالها قبل از به دنیا اومدنشون شروع میشه
گل بانو
11 تیر 92 7:04
درسته كه دخترا خيلي عاطفي تر هستند ولي بعضي پسرها هم همينطورن. مثلا همسر من خيلي به مادروپدرش عاطفه د اره و همش ميگه:خيلي زحمت منو كشيدن! منم از اينكه همسرم به خانواده اش محبت كنه خوشحالم چون نشون ميده روحيه سالمي داره!






اینو که گفتی ناخود آگاه یاد ِ علی ضیاء (مجری) افتادم آخه اونم خیلی مامانشو دوست داره(یه بار رو آنتن مامانشو اوردن نمیدونی چه اشکی تو چشماش جمع شد؟!
خدا همسرت رو برات حفظ کنه خیلی خوبه که قدر خونوادشو میدونه


گل بانو
11 تیر 92 7:05
در ضمن از حالا داره مادرشوهر بازي در مياري ها




نه عزیزم کجا مادرشوهر بازی در آوردم؟!

اتفاقا من اصلا دوست ندارم کاری کنم که عروسم (ایشالا که ببینمش) ازم دلخور بشه

اینها که نوشتم فقط حرفه، فقط میخوام پسرم رو همیشه داشته باشم و بدونم اون هم حواسش باشه

اگرنه خودم میدونم نباید جلوی عروس پسر رو لوس کرد و ...


رها آزاد
12 تیر 92 9:40
سلام عزيزم من هميشه راجع به اين موضوع فكر ميكنم اما چيزي كه هميشه باهاش خودمو آروم ميكنم اينه كه به قول دكتر شريعتي دوست داشتن از عشق برتراست. من هم يك پسر 17ماهه دارم و از روزي كه در بطنم بود به اين موضوع ها فكر كردم و ديدم بيشتر از اينكه من از قربون صدقه كردن مادر شوهرم ناراحت بشم اون از اينكه من پسرش رو اينقدر دوست دارم ناراحته.راستش مادرشوهرم تازه الان بعد از 7سال كه من زن پسرشم گاهي بهش ميگم قربونت برم اونم از من يادگرفته.من احساس ميكنم مادرا بايد بچشون رو دوست داشته باشن نه اينكه عاشق كور باشن نكته فقط همينه بايد ياد بگيريم مثل يه گل كه نهايت كمالش زيبايي و طراوت نهايت كمال پسرهاي ما اينه كه درخدمت زن و خانوادشون باشن اگه ديديم پسرمون براي زنش گل خريده بايد خوشحال باشيم كه به كمال يك مرد عاشق رسيده نه اينكه بگيم چرا براي ما نخريده اگه همين قانون رو رعايت كنيم نه خودمون اذيت ميشيم نه پسرمون و نه عروس عزيزمون


"نهايت كمال پسرهاي ما اينه كه درخدمت زن و خانوادشون باشن اگه ديديم پسرمون براي زنش گل خريده بايد خوشحال باشيم كه به كمال يك مرد عاشق رسيده نه اينكه بگيم چرا براي ما نخريده اگه همين قانون رو رعايت كنيم نه خودمون اذيت ميشيم نه پسرمون و نه عروس عزيزمون"
عزیزم این جملاتت واقعا کلیدی هستن و ه دردم خوردند
خیلی خیلی موافقم با نظرت
به قول شما از قول دکتر شریعتی دوست داشتن از عشق برتر است
خدا پسرو همسرتو برات نگهداره

رها آزاد
12 تیر 92 9:42
خانومي اگه ميشه به وب منم سر بزن و برام نظر بذار خوشحال ميشم


عزیزم آدرستونو نذاشتین یا اشتباه گذاشتین و برام وبتون باز نمیشه!
Orchid
14 تیر 92 19:35
من شخصا اعتقاد دارم همه بچه ها خوب و پاک آفریده میشن و این ما بزرگترها هستیم که رفتار آینده شون رو یادشون میدیم. بچه ها آیینه ما بزرگتران و هر چی بکاریم در آینده درو می کنیم.
Orchid
14 تیر 92 19:36
من شخصا اعتقاد دارم همه بچه ها خوب و پاک آفریده میشن و این ما بزرگترها هستیم که رفتار آینده شون رو یادشون میدیم. بچه ها آیینه ما بزرگتران و هر چی بکاریم در آینده درو می کنیم.


بله من هم مثل شما فکر میکنم تربیت بچه ها مثل کاشت و داشت مییمونه و رفتار خوب یا بد بعدهاشون همون برداشته