تولد خاله جون
عزیز دلم میخوام امروز برات بنویسم درمورد یه نفر که میدونم خیلی دوستت داره و میدونم از اونجا که دل به دل راه داره تو هم خیلی دوستش داری ( به علاوه یه نشونش خندیدنهاته براش وقتی میبینیش ) و دوستش خواهی داشت
امروز روز تولدشه و میخوام از زبون تو بهش تبریک بگم
خاله جون تولدت مبارک
از طرف علیرضا
از طرف خودم هم که حرف خیلی زیاده، تو این مدت خاله جونت واقعا کمک بزرگی برام بوده، بی دغدغه و بی تعارف همه جوره درگیر کارهامون کردیمش و خودشم همیشه با عشق و علاقه دستمونو به گرمی میفشرد،
آخه واقعا آدم روش نمیشه یه سری از کارها رو به خونواده ی همسرش بگه و ازشون کمک بخواد، حالا هر چی هم خوب باشن!
خدا همه ی پدر و مادر ها و خواهر برادرها رو حفظ کنه و بهشون سلامتی و دل خوش بده،
میگن عمه یه احترام و جایگاه خاصی داره برا آدم که خاله نداره، به جاش هر چی زحمت هست پای خالست و خونواده ی مادری، اما من یه چیز رو خوب میدونم و بهش کامل اعتقاد دارم و اون اینه که
محبت مثل آب که ازبین باریکترین درزها مسیر جاری شدنشو پیدا میکنه و جاری میشه، رسوخ میکنه و نفوذ میکنه و جاودانه میشه، تحت هر شرایطی، هر میزان مسافت و فاصله ای و با هر میزانی از ابرازش.