علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین 7 سالگیت مبارک

پسرهای دوست داشتنی ما

بازی وبلاگی

سلام به دعوت مهدیه ی  عزیز مامان  فاطمه سادات دعوت شدم به این مسابقه تا به این سوالا پاسخ بدم منم از سه تا سه تا دیگه از دوستای وبلاگی دعوت میکنم :  رزماری جون محبوبه جون الناز جون بزرگترین ترس در زندگیت؟ مرگ خودم و عزیزانم   اگه 24 ساعت نامرئی می شدی چیکار می کردی؟  میرفتم خونه مادر شوهرم ببینم پشت سرم چی میگه؟ اگه غول چراغ جادو توانایی براوردن یه آرزو بین 5 تا 12 حرف رو داشته باشه اون چیه؟ خوشبختی ِ ابدی  از میان اسب ، سگ ، گربه ، پلنگ و عقاب کدوم رو دوست داری؟  اسب  کارتون مورد علاقه کودکیت؟ باخانمان یا همون پرین ...
1 تير 1392

پستِ گم شده...

ممنون میشم ادامه مطلبو بخونین سلام دوستان تا جاییکه یادمه من قبلا یه پست نوشتم در مورد سفر مشهد سال نودمون، زمانیکه باردار بودم تا جاییکه یادمه اسمشم آخرین سفر دونفره بود الان هر چی میگردم پیداش نمیکنم شما دوستانی که تقریبا بیشتر پستهامو خوندین یادتون هست همچین پستی رو؟ انگار پاک شده! پی نوشت: با خوندن نظراتتون مطمئن شدم که همچین پستی قبلا اینجا بوده و الان نیست، حالا به هر دلیلی پاک شده برای ثبت خاطره اینجا مینویسم که 1 اسفند 90 در حالیکه هنوز از اثرات ویار بارداری رنج میبردم به اتفاق همسرم و خونواده ی خودم رفتیم مشهد و 3 اسفند برگشتیم، با اینکه اونطور که باید نتونستم استفاده کنم و بهم خوش نگذشت اما به هرحال یه تنوعی بود و...
19 خرداد 1392

دعوت وبلاگی

پیامبراکرم (ص) می فرمایند: تعداد درجات بهشت به تعداد آيات قرآن است، هنگامي كه حافظ قرآن وارد بهشت مي‌گردد به او  گفته مي‌شود: « بالا برو و قرآن بخوان. هر آيه رتبه‌اي دارد». پس بالاتر از مرتبه حافظ قرآن درجه‌اي نيست         افراد زیادی به  کار حفظ مشغولن و میتونن تو کلاس ها شرکت کنن ولی تعدادی هم هستن که به خاطر دوری راه یا مسائل دیگه  با اینکه عاشق و علاقه مند به کار حفظند نمیتونن سر کلاس ها حاضر بشن .. یک سری کلاسهای حفظ غیر حضوری برگزار میشه،به این صورت که در هفته یه روز در یه ساعت مشخص که  خود فرد مشخص میکن...
24 اسفند 1391

معرفی مادرانه

مادران و دوستان عزیز سلام وبلاگ مادرانه با هدف آشنایی مادران و همه ی بانوان ایرانی با پروسه ی بارداری، زایمان و مراحل رشد کودکان راه اندازی شده ! در این وبلاگ خاطرات و تجربیات مادرانی را درج می کنیم که عاشقانه وجودشان را وقف پرورش عزیزانشان کرده اند. در ادامه ی این مسیر یاریمان کنید! صمیمانه منتظر حضور گرمتان هستیم   ...
20 اسفند 1391

یک کار ِ خیر ِ وبلاگی

دوستان عزیزم سلام  اگر مایل به شرکت در یک ختم قرآن دسته جمعی به هر نیتی که دارین (به علاوه برای شادی روح اموات به خصوص برای یک تازه درگذشته،  پدرشوهر یکی از دوستان  وبلاگی به نام ساناز جون ) هستین یه سر به وبلاگ رزماری جون بزنین   ...
15 اسفند 1391

آخرین مسافر کوچولوی این خانه

 روزی که این خانه ی مجازی برپا شد، تعدادی از دوستانم صاحب فرزند شده بودند و تعدادی هم در انتظار دیدارمسافرشان بودند، آخرین مسافر کوچولوی این محفل دوستانه ی مجازی (البته تا الان)،  محمد پارساجان، 11 بهمن 91، یک روز بعد از میلاد پیامبر(ص) به جمعمان اضافه شد.    
3 اسفند 1391

چرا وبلاگ؟

 سلام  من که سر در نیاوردم از این مسابقه، اما بدم نیومد از جواب دادن به سوالش که به نظرم جالب بود.  سوال: چرا برای پسرم وبلاگ ساختم؟ جواب: چون من آدم خاطره بازی هستم و پسرم هم بهترین خاطرات زندگی من رو از آن خودش خواهد کرد، و هیچ دفتر و تقویمی گنجایش این همه نوشتن را نداره و در ضمن من هم به جای نگهداری از کلی دفتر و تقویم  میتونم در فضای مجازی به راحتی تمام زیباییهای قابل توصیف  از بزرگ شدن فرزندم را  ثبت کنم و خودم و همسرم (و البته امیدوارم پسرم  )در آینده از خوندنشون لذت ببریم به اشتراک گذاشتن تجربیات بچه داری و استفاده از تجربیات بقیه ی مادران رو هم به دلایل بالا اضافه کنین.  در آخر مم...
23 بهمن 1391