تو دنیا کیو از همه بیشتر دوست داری؟ (قسمت دوم)
دوستانی که با نظر های خوبشون من رو همراهی کردند
ادامه ی مطلب رو حتما بخونن:
مادر یا همسر
انتخاب بین مادر و همسر، یکی از درگیرکننده ترین مشکلاتیست که بعضی ازآقایان بعد از ازدواج با آن مواجه میشوند.
واقعا باید همسر رو به مادر ترجیح داد یا مادر رو به همسر؟ جواب ترجیح دادن همسر است به مادر!
شاید این جمله برای خیلی ها تعجب برانگیزباشد، اما این یکی از قوانین زندگی مشترک است. این مساله برای اونهایی دردناکتراست که از زمان بچگی "پسر خوب" بودن را تمرین کرده اند. آقایانی که نقش "پسر خوب" دارند به این راحتی نمی توانند خواسته های مادرشان را– هرچند غیر منطقی – نادیده بگیرند. این جماعت از آقایان همیشه "پسر خوب مامان" بوده اند و به خاطر این موضوع همیشه از مادرشان و جامعه پاداش گرفته اند؛
"فلانی انقدر پسر خوبیه، تا به حال حرف مادرش را زمین نزده"،
"پسرم قربونش برم انقدر ماهه تا حالا به من نه نگفته. الهی خوشبخت بشی مادر!"
حس مثبتی که از شنیدن این جمله ها در فرد به وجود می آید مثل نیکوتین اعتیاد آوراست و باعث می شود این "پسر خوب"، روز به روز "خوب" ترشود.
اما "هرگز به کسی نه نگفتن" دقیقا یعنی چه؟ اینکه بسیاری از نیازهای خود، خواسته هایت، آرزوهایت، کارهای خودت و بعد از ازدواج هم نیازهای خانواده ات را نادیده بگیری و فدا کنی. خیلی ها میگویند پس اینکه خدا این همه به احترام به پدر و مادر توصیه کرده است و عاق والدین و غیره و غیره چه میشود؟!
مساله اینجاست که اولویت دادن به همسر به معنی بی احترامی یا نادیده گرفتن مادر نیست. بلکه به این معنیست که مادر به جای خودش، همسر به جای خودش. اما از آنجا که بعد از ازدواج همسر خانواده درجه یک به حساب می آید، بیشتر اوقات اولویت با اوست.
و مساله دوم اینجاست که غالب افراد ا نمی دانند فرق رد کردن درخواست کسی با بی احترامی کردن به اون چیست؟! فکر می کنیم اگر قرار باشد به کسی احترام بگذاریم باید هرچه گفت بگوییم چشم ، حتی اگه خودمون متضررشویم. اما خیلی راحت می شود با احترام، خواسته کسی رو رد کرد. موصوع به هیچ وجه انتخاب بین مادر یا همسر نیست، بلکه "مدیریت رابطه" با مادر و همسر هست که فقط مردان قدرتمند می توانند از عهده اش بر آیند. اما مهارتی ست که برای همه آموختنی ست.
مگر یک مادر به جز خوشبختی آدم چه چیزی از خدا می خواهد؟
وظیفه ی پسر در برابر مادر
هم مادر برگردن پسر حق دارد و هم زن برگردن شوهر و همانطوریکه فرزند وظیفه دارد مادرش را احترام کند، همینطور حق ندارد به زنش ظلم کند و در مواردی که بین زن و مادر شوهر اختلاف حادی پیدا شد، فرزند باید تا جایی که امکان دارد بین آن دو سازش برقرار کند و اگر سازش ممکن نشد، طوری رفتار کند که حق هر دو را مراعات کرده باشد یعنی به گونه ای رفتار کند که نه بی احترامی به مادر شود و نه حقی از زن پایمال گردد و در مواردی که حق با مادر است و فرزند هم به همین نتیجه رسید، باید تلاش کند که زنش را متقاعد کند و حق ندارد بخاطر زنش با مادرش دعوا کند و البته این نه بدین معناست که اگر مادر خواسته نامعقولی داشته باشد، فرزند باید آنرا انجام دهد، اما به هرحال می شود با مادر بگونه ای معقولانه رفتار کرد. قرآن و روایات اهمیت بسیاری برای والدین قائل شده اند و تاکید دارند، نباید کاری را انجام داد که موجب رنجش خاطر آنان بشود. از سوی دیگر سفارش بسیاری نیز به روابط حسنه بین زن و شوهر مطرح شده است. بنابراین فرد مسلمان با تدبیر حکیمانه سعی می کند که هم حقوق همسر حفظ شود و نسبت به خواسته های معقول پاسخ دریافت کند و هم احترام لازم را برای مادر داشته باشد. بين مادر و همسر حكم ندهيد در مورد زوجهايي كه همراه با يكي از والدين زندگي ميكنند (چه والدين پسر و چه والدين دختر) اولين و ابتداييترين راهكار پيشنهادي ما اين است كه اين زوج به نحوي از والدين خود جدا شده و در واحدهاي مستقل زندگي كنند..اين جدايي ميتواند حتي در يك ساختمان باشد، به شكلي كه زوج جوان در يك واحد و والدين در واحد ديگر اقامت داشته باشند. ايجاد اين وضعيت موجب ميشود كه در عين اينكه استقلال خانواده زوج جوان حفظ ميشود، در صورت مسن بودن والدين، رسيدگي به آنها نيز راحت خواهدبود. البته در اين مورد بايد توجه داشت كه اين جدا شدن بايد به شكلي باشد كه نه والدين احساس كنند كه با آنها به عنوان يك موجود اضافي برخورد شده و نه اينكه فرزند از اين كار احساس عذاب وجدان و گناه داشته باشد. جدا شدن و اعلام استقلال زوجهاي جوان در اين شرايط بايد با حفظ همه ارزشها انجام شود. در اين موارد هر چه مشكلات روانشناختي و احساس تنهايي والدين بيشتر باشد، فرزند بيشتر احساس مسووليت ميكند. البته ويژگيهاي روانشناختي فرزند نيز ميتواند در اين مساله دخيل باشد، به اين نحو كه هر چه فرزند حساستر باشد، روي خانواده حساسيت بيشتري داشته باشد و نسبت به والدين حس عاطفي بيشتري داشته باشد، در تنها گذاشتن آنها احساس گناه و سرزنش بيشتري ميكند. ما حقيقت اين است كه در بسياري مواقع، شرايط مالي افراد به نحوي نيست كه بتوانند مشكل خود را به اين نحو حل كنند و عملا در موارد بسياري به ناچار زن و شوهر به همراه يكي از والدين خود در يك منزل سكونت دارند. به نظر ميرسد در خانوادههايي كه به اين شكل تشكيل شدهاند، اولين نكتهاي كه بايد به آنها توجه داشت، وضع يك سري قرارداد ميان ساكنان آن خانه است. در اين قراردادها در زندگي مشترك، يك سري حقها از هر فرد گرفته ميشود. تا شرايط براي زندگي همه افراد داراي معيارهاي حداقل باشد. اما اول بايد ببينيم اين مشكلات از كجا ميآيند؟ |
منابع:
- زینب شاهدی
- دكتر پرويز رزاقي/ روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه
پی نوشت1: از همه ی دوستانی که اومدن و برای قسمت قبل این مطلب (که البته الان دیگه از نوشتنش پشیمون
شدم)، نظر گذاشتن ممنونم . امیدوارم این کار ناشیانه ام برای دوستی مشکلی ایجاد نکرده باشه و یا خدای نکرده در
آینده ایجاد نکنه.
پی نوشت 2 : امروز پسرکم 23 هفته شد و ما همچنان داریم از کارهای جدیدی که هرروز یاد میگیره لذت
میبریم، این روزها من شدیدا درگیر کارهای پایان نامه هستم، ایشالا در اسرع وقت میام و از خاطرات این روزهامون براتون میگم