علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 19 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

تو دنیا کیو از همه بیشتر دوست داری؟ (قسمت دوم)

1391/11/11 8:18
نویسنده : mahtab
836 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 دوستانی که با نظر های خوبشون من رو همراهی کردند

 ادامه ی مطلب رو حتما بخونن:

 

مادر یا همسر

انتخاب بین مادر و همسر، یکی از درگیرکننده ترین مشکلاتیست که بعضی ازآقایان بعد از ازدواج با آن مواجه میشوند.

واقعا باید همسر رو به مادر ترجیح داد یا مادر رو به همسر؟ جواب ترجیح دادن همسر است به مادر!

شاید این جمله برای خیلی ها تعجب برانگیزباشد، اما این یکی از قوانین زندگی مشترک است. این مساله برای اونهایی دردناکتراست که از زمان بچگی "پسر خوب" بودن را تمرین کرده اند. آقایانی که نقش "پسر خوب" دارند به این راحتی نمی توانند خواسته های مادرشان را– هرچند غیر منطقی – نادیده بگیرند. این جماعت از آقایان همیشه "پسر خوب مامان" بوده اند و به خاطر این موضوع همیشه از مادرشان و جامعه پاداش گرفته اند؛

 "فلانی انقدر پسر خوبیه، تا به حال حرف مادرش را زمین نزده"،

"پسرم قربونش برم انقدر ماهه تا حالا به من نه نگفته. الهی خوشبخت بشی مادر!"

حس مثبتی که از شنیدن این جمله ها در فرد به وجود می آید مثل نیکوتین اعتیاد آوراست و باعث می شود این "پسر خوب"، روز به روز "خوب" ترشود.

اما "هرگز به کسی نه نگفتن"  دقیقا یعنی چه؟  اینکه بسیاری از نیازهای خود، خواسته هایت، آرزوهایت، کارهای خودت و بعد از ازدواج هم نیازهای خانواده ات را نادیده بگیری و فدا کنی. خیلی ها میگویند پس اینکه خدا این همه به احترام به پدر و مادر توصیه کرده است و عاق والدین و غیره و غیره چه میشود؟!

 مساله اینجاست که اولویت دادن به همسر به معنی بی احترامی یا نادیده گرفتن مادر نیست. بلکه به این معنیست  که مادر به جای خودش، همسر به جای خودش. اما از آنجا که بعد از ازدواج همسر خانواده درجه یک به حساب می آید، بیشتر اوقات اولویت با اوست.

و مساله دوم اینجاست که غالب افراد ا نمی دانند فرق رد کردن درخواست کسی با بی احترامی کردن به اون چیست؟! فکر می کنیم اگر قرار باشد به کسی احترام بگذاریم باید هرچه گفت بگوییم چشم ، حتی اگه خودمون متضررشویم. اما خیلی راحت می شود با احترام، خواسته کسی رو رد کرد. موصوع به هیچ وجه انتخاب بین مادر یا همسر نیست، بلکه "مدیریت رابطه" با مادر و همسر هست که فقط مردان قدرتمند می توانند از عهده اش بر آیند. اما مهارتی ست که برای همه آموختنی ست.

مگر یک مادر به جز خوشبختی آدم چه چیزی از خدا می خواهد؟

وظیفه ی پسر در برابر مادر

 

هم مادر برگردن پسر حق دارد و هم زن برگردن شوهر و همانطوریکه فرزند وظیفه دارد  مادرش را احترام کند،  همینطور حق ندارد به زنش ظلم کند و در مواردی که بین زن و مادر شوهر اختلاف حادی پیدا شد، فرزند باید تا جایی که امکان دارد بین آن دو سازش برقرار کند و اگر سازش ممکن نشد، طوری رفتار کند که حق هر دو را مراعات کرده باشد یعنی به گونه ای رفتار کند که نه بی احترامی به مادر شود و نه حقی از زن پایمال گردد و در مواردی که حق با مادر است و فرزند هم به همین نتیجه رسید، باید تلاش کند که زنش را متقاعد کند و حق ندارد بخاطر زنش با مادرش دعوا کند و البته این نه بدین معناست که اگر مادر خواسته نامعقولی داشته باشد، فرزند باید آنرا انجام دهد، اما به هرحال می شود با مادر بگونه ای معقولانه رفتار کرد.

قرآن و روایات اهمیت بسیاری برای والدین قائل شده اند و تاکید دارند، نباید کاری را انجام داد که موجب رنجش خاطر آنان بشود. از سوی دیگر سفارش بسیاری نیز به روابط حسنه بین زن و شوهر مطرح شده است. بنابراین فرد مسلمان با تدبیر حکیمانه سعی می کند که هم حقوق همسر حفظ شود و نسبت به خواسته های معقول پاسخ دریافت کند و هم احترام لازم را برای مادر داشته باشد.

بين مادر و همسر حكم ندهيد

در مورد زوج‌هايي كه همراه با يكي از والدين زندگي مي‌كنند (چه والدين پسر و چه والدين دختر) اولين و ابتدايي‌ترين راهكار پيشنهادي ما اين است كه اين زوج به نحوي از والدين خود جدا شده و در واحدهاي مستقل زندگي ‌كنند..اين جدايي مي‌تواند حتي در يك ساختمان باشد، به شكلي كه زوج جوان در يك واحد و والدين در واحد ديگر اقامت داشته باشند. ايجاد اين وضعيت موجب مي‌شود كه در عين اينكه استقلال خانواده زوج جوان حفظ مي‌شود، در صورت مسن بودن والدين، رسيدگي به آنها نيز راحت خواهدبود. البته در اين مورد بايد توجه داشت كه اين جدا شدن بايد به شكلي باشد كه نه والدين احساس كنند كه با آنها به عنوان يك موجود اضافي برخورد شده و نه اينكه فرزند از اين كار احساس عذاب وجدان و گناه داشته باشد. جدا شدن و اعلام استقلال زوج‌هاي جوان در اين شرايط بايد با حفظ همه ارزش‌ها انجام شود. در اين موارد هر چه مشكلات روانشناختي و احساس تنهايي والدين بيشتر باشد، فرزند بيشتر احساس مسووليت مي‌كند. البته ويژگي‌هاي روانشناختي فرزند نيز مي‌تواند در اين مساله دخيل باشد، به اين نحو كه هر چه فرزند حساس‌تر باشد، روي خانواده حساسيت بيشتري داشته باشد و نسبت به والدين حس عاطفي بيشتري داشته باشد، در تنها گذاشتن آنها احساس گناه و سرزنش بيشتري مي‌كند.

ما حقيقت اين است كه در بسياري مواقع، شرايط مالي افراد به نحوي نيست كه بتوانند مشكل خود را به اين نحو حل كنند و عملا در موارد بسياري به ناچار زن و شوهر به همراه يكي از والدين خود در يك منزل سكونت دارند. به نظر مي‌رسد در خانواده‌هايي كه به اين شكل تشكيل شده‌اند، اولين نكته‌اي كه بايد به آنها توجه داشت، وضع يك سري قرارداد ميان ساكنان آن خانه است. در اين قراردادها در زندگي مشترك، يك سري حق‌ها از هر فرد گرفته مي‌شود. تا شرايط براي زندگي همه افراد داراي معيارهاي حداقل باشد. اما اول بايد ببينيم اين مشكلات از كجا مي‌آيند؟


حق

گاهي اوقات مادر با توجه به شرايط و روند زندگي و تربيت چندساله فرزند، به خود حق مي‌دهد كه درباره زندگي او تصميم‌گيري كند و عروس را مانند كسي بداند كه به اين خانواده اضافه شده است. در مقابل، همسر زندگي با شوهرش را حق و زندگي را متعلق به خود مي‌داند و او را نيمه ديگر خود مي‌‌بيند و مي‌خواهد خود در جايگاه اول تصميم‌گيري باشد. اين دو نگرش وقتي دركنار يكديگر قرار مي‌گيرند، مي‌توانند بسيار مشكل‌ساز باشند.

سليقه

تصميم‌هايي كه هر فرد براي زندگي خود مي‌گيرد، با توجه به سلايق، عادت‌ها و ويژگي‌هاي فردي اوست. ممكن است مادر فرد، انسان فعال و سحرخيزي باشد ولي همسر او بخواهد تا ساعت 10 صبح بخوابد. اين تفاوت‌ها در تمام مسايل بزرگ و كوچك زندگي وجود دارد.

سوءبرداشت

تعارض‌هاي به وجود آمده ميان اين دو عضو خانه موجب مي‌شود كه هر دو سوءبرداشت‌هايي از رفتارها و اعمال يكديگر داشته باشند و يكديگر را متهم به دشمني با خود بكنند.

حمايت مادر

يكي از ديگر مواردي كه موجب ايجاد كدورت بين فرد و والدين همسر او)بيشتر،مادران) مي‌شود، مي‌تواند حمايت‌هاي بي‌دليل آنها از فرزند خود باشد. به عنوان نمونه اينكه مادر انتظار دارد وقتي پسرش از سركار به خانه بازمي‌گردد، همسرش با او مهربان باشد، با حرف‌هاي تند او را كلافه نكند يا از او پذيرايي كند. در مواردي وقتي اين كار توسط عروس‌ انجام نمي‌شود، مادر خود به پذيرايي و رسيدگي به فرزند خود مي‌پردازد. اين نوع رفتار نيز باعث ايجاد تنش مي‌شود.

دخالت

گاهي اوقات اتفاق مي‌افتد كه مادر با توجه به توانايي‌هاي خود اقدام به انجام كارهايي مي‌كند. به عنوان نمونه خانه را گردگيري مي‌كند، لباس‌ها را مي‌شويد يا اتاق‌ها را مرتب مي‌كند. در اين مواقع ممكن است عروس گمان كند كه مادر همسرش در حيطه كارهاي او دخالت كرده و به اين شكل خواسته او را يك انسان شلخته و غيرتوانمند نشان دهد.

مقايسه

يكي ديگر از مسايل تنش‌زا در خانواده‌ها، مقايسه با خود است. معمولا مادراني كه در طول زندگي پرحرف بوده‌اند، در سنين بالاتر پرحرف‌تر مي‌شوند. در اين شرايط مادر همواره زندگي حال حاضر عروس خود را با شرايط زندگي گذشته خود مقايسه مي‌كند و از او ايراد مي‌گيرد. اين مقايسه‌هاي كلامي توسط مادر، مي‌تواند عكس‌العمل‌هايي از سوي عروس را به دنبال داشته باشد كه ايجاد درگيري‌ و تنش‌هاي طولاني‌مدت در خانواده كند.


مظلوم‌نمايي

در گروهي از خانواده‌ها مانند همين نمونه ذكر شده مادر شوهر و عروس، پسر را نيز وارد جنگ خود مي‌كنند و هر يك سعي مي‌كنند با پيام‌هاي كلامي چيزي را كه حق خود مي‌دانند (پسر)، به سمت خود بكشند و طرف مقابل را با استفاده از مظلوم‌نمايي محكوم كنند.
 مهم‌ترين پيامد اين شرايط، اين است كه پسر بين اين دو جبهه از نظر رواني پرس مي‌شود و اگر اين فشارهاي رواني از سوي مادر و همسر ادامه‌دار باشد، از زندگي، همسر و مادر خود نااميد خواهدشد. در واقع طبق اصل استرس، هر فرد در مقابل فشارهاي رواني، تا حدودي توانايي تحمل دارد. بعد از اين مرحله فرد در مسير فرسودگي قرار مي‌گيرد و در اين مرحله فرد ممكن است از زندگي و شرايط خود خسته مي‌شود، با هر دو طرف به نزاع بپردازد، رفتارهاي پرخاشگرانه انجام دهد، واكنش فرار از خود نشان دهد يا به روش‌هاي نصحيت متوسل شود كه نتيجه تمام اين رفتارها احساس ناكامي در زندگي است.

چـنـد پيـشـنـهـاد

اولين پيشنهاد ما به فرد (در اين داستان، پسر) در اين شرايط اين است كه قضاوت نكند و حكم ندهد. يعني به عنوان نمونه به مادر خود نگويد «مادر شما درست مي‌گوييد» و به جاي آن رفتارهاي بزرگوارانه را در هر كدام از آنها زنده كند. وقتي فرد به همسر يا مادر خود بگويد كه حق با آنهاست ولي كوتاه بيايند، در واقع به جز اينكه در آن فرد ايجاد حق كرده، كاري را از پيش نبرده است در اين مواقع بايد همان راهكار اوليه يعني ايجاد قرارداد مورد توجه قرار گيرد و طرفين را به پذيرش دعوت كنيم.

دوم اينكه طرفين (مادر و عروس) خطاهايي را كه از منظر خود، در فرد مقابل مي‌بيند، ببخشد.

سوم اينكه طرفين ادامه دهنده حرف، موضوع يا مشكل تنش‌زا نباشند. يعني اگر يكي از آنها موضوعي را مطرح مي‌كند كه ممكن است نهايتا به تنش بينجامد، فرد مقابل در صورت تشخيص آن را دنبال نكند و مورد بخشش قرار دهد.

راه ديگر اين است كه افراد خطاهاي هم را به روي يكديگر نياورند و موضوع بين خود را وارد يك بازي روان‌شناختي نكنند كه نتيجه آن تنها آسيب‌رسيدن به چرخه زندگي است.

 منابع:

- زینب شاهدی

- دكتر پرويز رزاقي/ روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه

 

پی نوشت1: از همه ی دوستانی که اومدن و برای قسمت قبل این مطلب (که البته الان دیگه  از نوشتنش پشیمون

شدم)، نظر گذاشتن ممنونم . امیدوارم این کار ناشیانه ام برای دوستی مشکلی ایجاد نکرده باشه و یا خدای نکرده در

آینده ایجاد نکنه.

پی نوشت 2 : امروز پسرکم 23 هفته شد و ما همچنان داریم از کارهای جدیدی که هرروز یاد میگیره لذت

میبریم، این روزها من شدیدا درگیر کارهای پایان نامه هستم، ایشالا در اسرع وقت میام و از خاطرات این روزهامون  براتون میگمبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

هستی
4 بهمن 91 16:21
سلام
اگر نظر من را بخواهین که مرد هم نیستم بازم می گم مادر و پدر

اومدم برای یک ختم قرآن دعوت تون کنم برای سلامتی یک کوچولوی سه ساله به نام علی
http://termination.blogfa.com/
و همینطور یک جمع دوستانه کوچیک در این وبلاگ کار خوب داریم که آدرسش را این زیر می دم خوشحال می شیم شما کنارمون باشین اگر تمایل هم ندارین که انشاالله همیشه موفق باشید
http://kare-khoob.blogfa.com/


سلام ممنونم از نظری که دادین
من اومدم به وبتون و میام

علامه کوچولو
4 بهمن 91 18:56
سلام
مطلبی رو که گذاشتین تا حدی قبول دارم اما نه کامل و استدلالهام هم شخصیه
بابت مطلب قبل هم خیالتون راحن منکه لذت بردم و اموزه جدیدی برام بود و راهکار خوبی برای بحران های شاید اینده

علیک سلام خانومی
خداراشکر

Man & Ma(مامان فاطمه ناز جون)
5 بهمن 91 8:05
صندوقچه ی آرزوهایم را خواهم گشود تا نگویند از هیچ پر است

که یاد تو افتخاریست در دارایی دلم ....

وبلاگامو به روز کردم خوشحال میشم ازشون بازدید کنی

لطفا نظر فراموش نشه

www.metwooo.blogfa.com

www.fan2ghe-maman.niniweblog.com


OK




مامی امیرحسین
5 بهمن 91 14:30
انشا...پایان نامه ات رو با موفقیت دفاع کنی

ممنونم خانومی

مامان امیر محمد
5 بهمن 91 23:00
سلام مامانی قدر این لحظه ای که نی نی نازت نیومده را بدون خیلی دلم میخواد این پستتو بخونم ولی با فیقل مگه میشه ولی باید بخونم....
مواظب خودت باش مهربون...

سلام
نی نی من با اجازتون الان 5 ماه و اندیست که اومده و کنارمونه!




مرمر مامان محیا
5 بهمن 91 23:25
عالی بود مهتاب خانوم...
هرچند این مشکلات رو هرگز نداشتم ولی برای یه نفر ک میدونم باهاش درگیره فرستادم

ممنونم
امیدوارم مفید فایده واقع گردد

مامان جون نی نی
7 بهمن 91 10:08
موفق باشی

ممنون








مامان میعاد
7 بهمن 91 12:53
سلام بانو نه منم از یاسمن جان خبری ندارم نمیدونم کجاست و چرا هنوز نیومده منم دلم برای خودش و دختر نازش یه ذره شده.
بازم بیاید پیش ما

ممنون که لطف کردید و جوابم رادادین و به ما سرزدین


مامان طه
7 بهمن 91 13:27
عزیزم بروزم

اومدم بهت سرزدم


مامان طه
8 بهمن 91 14:08
مامانی بروزم
مامان طاها
8 بهمن 91 14:25
سلام مامان جون.نی نی خوبه؟ممنون از مطلب جالبتون.حرفهای منطقی و خوبی بود .ولی افسوس بسیاری از پسرها بعد از ازدواج واقعا اسیر خواسته های همسرشون میشن و مادر و خانواده رو راحت فراموش میکنن.

علیک سلام
ممنونم نی نی هم خوبه
اگر هر فردی وظیفه ی خودش رو بدونه و به خوبی انجتم بده همه راضی خواهند بود و مشکلی پیش نخواهد امد، امان از روزی که فرد به هردلیلی اززیر بار مسوولیتهایش درقبال والدین و یاهمسرش شانه خالی کند