مادری، سخت اما لذتبخش
31شهریور91
از روزی که علیرضامون پاشو به دنیامون گذاشته حدودا هفده روزی میگذره اما حالا که دارم
فکرمیکنم انگار برای من به اندازه گذرهفده دقیقه بوده، اصلا نمیفهمم چطور صبحم شب میشه و شبم
صبح،فقط میدونم حس و حال خوبیه مادر شدن و در آغوش کشیدن یک موجود که از اعماق وجودت
دوستش داری، در کل باید بگم بچه و بچه داری خیلی وقت آدم رو پر میکنه،
میدونم از بین شما دوستانی که این جملات رومیخونین یک عده ذوق میکنن و یک عده نگران میشن،
اونایی که خانوم خانه دار هستن و بعد از چندسالی زندگی مشترک حالا چشم انتظار نی نی هستن
حتما براشون خوشاینده که اینو بشنون که اومدن نی نی حسابی سر گرمشون میکنه و اون دسته از
خانومایی که کارمندن یا مثل خودم دانشجو، ممکنه کمی نگران بشن، اما خیال همتون رو اینجوری راحت
کنم که با هر شرایط و موقعیتی که مادر بشین فرقی نداره، خدا عشق و علاقه ای وصف نکردنی در دل
هردوتون نسبت به نی نی ایجاد میکنه که تحمل همه سختیها براتون آسون و حتی لذتبخش میشه