علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 21 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

شکنجه گاه؟!

1392/6/17 21:59
نویسنده : mahtab
338 بازدید
اشتراک گذاری

 

                 آیا  اینجا هیچ شباهتی به یک شکنجه گاه  دارد؟

 

                                                                                               

 برای بچه ای که عاشق انواع مختلف قابلمه و قاشق چنگال و کلا ظروف آشپزخونست چه  چیز بدتر و عذاب آورتر از این میتونه باشه  که بگذارنش تو کالسکش و ببرنش توی فروشگاهی پر از اینجور وسایل، بعدش  تو  کل فروشگاه  بچرخوننش،  اونم هی دستاشو دراز کنه به این طرف و اون طرف اما مامانش نذاره بهشون  دست بزنه و مدام از اونها دورش کنه و  بگه  نه ، آقا دعوا میکنه استرس

 

چهارشنبه 13 شهریور جهت  انجام پاره ای خرید برای جهیزیه خواهرم رفتیم به یک مرکز خرید وسایل خانگی، پسرک اونجا رو رو سرش گذاشت بس که برای دست زدن به وسایل تقلا می کرد و به نتیجه نمی رسید و به جاش هی داد می زد، اون شب بعد از اینکه داشتم جریان خرید رفتنمون و اذیت کردن پسرک رو برای همسرم تعریف می کردم تازه دو زاریم افتاد که واااای بگو چرا این بچه اینقدر داد و فریاد می کرده؟! برده بودیمش میون وسایلی که همشون براش کلی هیجان آور بودن، اون وقت من اصلا حواسم به این موضوع نبوده، تازه به ذهنم رسید که  اونجا چقدر براش شبیه شکنجه گاه بوده؟!خجالتناراحت چشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مهدیه
17 شهریور 92 14:57
آخه چرا گل پسری رو شکنجه میکنی؟
خوبه شما رو ببرم تو یه طلا فروشی و بگم چشماتو ببند؟


چه مثال جالبی!
کلی متاثر شدم، واقعا روحیه ی ادم تحلیل میره ها
برای تو
17 شهریور 92 16:51
می دونی گاهی می گویم بجه چقدر اذیت کرد اما غافلیم که خودمون باعثش بودیم



فهیمه
18 شهریور 92 8:16
ای جان
حق داری ، سخت هم هست وقتی بچه اینقدر تقلا کنه و ادم نتونه کاری بکنه


مرضيه (مامان محمدمهدي)
18 شهریور 92 9:43
بله عزيزم
حالا بايد همون بلايي كه مهديه جون گفت رو سرت بياريم
فكر كنم پسراي ما آخرش يه سرآشپز بزرگ بشن



پس پسر شما هم؟ ما هم همش میگیم که آخرش این پسر آشپز میشه
الناز مامان آوا
18 شهریور 92 11:43
آخي نااااااااااازي عليرضا

ماماني يه خورده به فكر اين دل كوچولوي پسري هم باش ديگه

آوا كه براش فرق نميكنه فروشگاه باشه بوتيك باشه سوپر باشه همه رو در يك چشم به هم زدن نابود ميكنه

خدا حفظش کنه براتون این دختر نازو
محبوبه
18 شهریور 92 20:38
الهييييييييي
گل پسر رو چرا شكنجه دادي ماماني؟
چه علاقه اي داره به قابلمه.حالا خوبه با محتويات بيرون اومده از قابلمه چندان كاري نداره.
به سلامتي.چقدر ذوق داره خريد جهيزيه.انشاله به خوشي خريد كنين و خواهرت هم به خوشي استفاده كنه.


اونجا محتویاتی نداشتند اون قابلمه ها اما تو خونه به محتویاتش هم علاقه دراه اونم چه جورش، هرچی باشه تو قابلمه میریزه بیرون و با دستش لهشون میکنه(البته از نوع سردش رو و تو قابلمه ی سرد زاپاسی که براش میاریم سر سفره) و کلا خونه ای داریم ما
محبوبه
19 شهریور 92 7:59
عزييييييييزم
يعني تا اين حد؟
اي پسر شيطون بلا


بیشتر از اونی که فکرشو بکنی
مامانی
27 شهریور 92 17:50
واقعا پسری منم اینجوری کلی اسباب بازی داره ولی دریغ از بازی کردن با اونا با ظر و ظروف بازی میکنه یا که تو آشپزخونه داره وسایل کشوها رو میریزه بیرون


امان از دست این وروجکها باز هم چه تفاهمی!