علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 19 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

ترس از توپ - علاقه به توپ

1391/12/16 22:34
نویسنده : mahtab
1,112 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 29 هفته شدی عزیزکم

اگه اشتباه نکنم روانشناسان معتقدن که هر ترسی در یک اتفاق و یا یک تجربه ی  ترسناک ریشه داره، اما نمیدونم چرا قضیه ی ترسیدن پسر ِ من از توپش با این واقعیت نمیخونه؟!

حدود یک ماه پیش بود که برای اولین بار توپ بادکنکیشو براش آوردم و گذاشتم جلوش، در کمال تعجب دیدم که دستشو به سمتش دراز نمیکنه و بهش واکنشی نشون نمیده، توپو دستم گرفتم و بالا پایین انداختمش، یکدفعه زد زیر گزیه، یکی دو بار دیگه تو روزهای بعد هم امتحان کردیم، واکنشش همون بود، بادکنک هم براش گرفتیم، باز هم میترسید، خلاصه  مونده بودیم که عجب پسر شجاعی داریم ما!

یکی دو روز پیش وقتی دوباره امتحان کردم کمی بهتر شده بود عکس العملش، انقدر از طرف توپی حرف زدم و پسری رو بوسیدم تا بالاخره رابطه ی شکرآب شدشون اصلاح شد و حالا دیگه ازش نمیترسه، البته برام عجیبه که هنوز هم اگه حواسش نباشه و یکدفعه توپه به سمتش بره باز هم میترسه، نمیدونم اندازش براش عجیبه یا جنسش؟! آخه میگن بچه ها به اشیائی که جنسشون براشون جدید باشه به عنوان  یه غریبه عکس العکل نشون میدن.

دیروز هم براش پم پم یا همون توپک کاموایی درست کردم، به شدت ازشون خوشش اومد، کلی باهاشون بازی کرد، مدام تو دستاش میگیرفتشون و فشارشون میداد، مینداخت و برشون میداشت، هم سبکن هم نرم، به نظرم بد نیست شما هم امتحان کنین برا نی نی های نازتون

اینم آدرس پستش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مرمر مامان محیا
15 اسفند 91 22:55
چه مامان هنرمندی...حالا که من شروع کردم به درس خوندن از این چیزا میذاری!!!

شروع کردی درسو به سلامتی؟ راستی دفاعت چی شد؟ انجام دادی؟

محبوبه
16 اسفند 91 8:34
چي بگم والا.ولي منم خيلي پم پم دوست دارم.عين ني ني ها...


قابل نداره، یکیش برا شما

مرضيه (مامان محمد مهدي)
16 اسفند 91 10:45
آفرين به مهتاب جون هنرمند و با حوصله



مرمر مامان محیا
16 اسفند 91 10:56
پایان نامه م شده طلسم زده!!! resultنهایی mri آماده نمیشه.منم دیدم نمیشه وقتمو از دست میدم.از دیروز شروع کردم!!!
عکس کناری که تازه گذاشتی خییییییییییییییییییییییییییییییلییییییییییی قشنگه. مخصوصا دست تپلی علیرضا

ایشالا به سلامتی کارهاتون درست شه
ممنون چشمات قشنگ میبینه
راستی اسباب کشیتون قبل از عیده؟


ساناز
16 اسفند 91 12:33
سلام.مرسی از حضورت و ممنونم از لطف بی نهایتت

علیک سلام
خواهش میکنم عزیزم

مرمر مامان محیا
16 اسفند 91 14:08
ایشالا بعد عید...


ایشالا به سلامتی

عمه جونی
16 اسفند 91 15:18
بله عزیزم شما کار آماده رو به چاپخونه یا مغازه ای که کار چاپ انجام میده یا عکاسی میبری و میگی برات تو سایز A3 روی کاغذ گلاسه چاپ کنن
هزینه ش خیلی نیست

پس لطفا رمز بهم میدین ببینم نمونه هاتونو؟ ممنونم

عمه جونی
17 اسفند 91 0:05
عزیزم مطالبم رمز دار نیست رو ادامه مطلب نمونه کار کلیک کن نمونه ها رو ببین
علامه كوچولو
17 اسفند 91 8:30
سلااااااااااااااااااام
به به از ادامه مطلبت كلي ذوقيدم
اما اگر صورت نيني رو ميذاشتي بد نبودا نابدجنس


علیک سلام
واقعا؟
خب دیگه ما اینیم
مامان امیر محمد
21 اسفند 91 20:04
سلام خاله جون وایـــــــــــــــــــــــــــــــ چقدر خندیدم برای این پست مامانی
عزیزدلم مگه توپ ترس داره
ببوس وروجکمو.................
خوشبحالتون خونتونو داری تمیز میکنی من هنوز هیچ کاری نکردم

خب خاله جون ما بچه ها از چیزایی که نمیشناسیمشون میترسیم دیگه، تا که وقتی باهاشون آشنا شیم و دوست شیم باهاشون