*Put yourself in my shoes
پسرک عزیزم
حالا که این روزها یکی از سرگرمی هایت شده است پا کردن تو کفش من و پدرت ...
حالا که این روزها با علاقه و شوق، پاهای کوچیکت را به هر زحمتی که شده تو کفشهامون می کنی...
حالا که این روزها حتی وقتی کفشهای خودت بر پاهایت هست نیز سعی در پوشیدن کفشهای ما داری...
حالا که با کفشهای بزرگتر از اندازه ات به هرشکل که شده قدم بر می داری و گاهی با دو جفت کفش بر پاهایت چنان می دوی که هر لحظه ترس از افتادنت را داریم اما خودت با هر قدم انگار احساس بزرگی می کنی...
حالا که این روزها خیلی خوب خودت را در کفشهایمان جا می دهی...
یادت باشد بزرگ که شدی مثل این روزها، دقیقا مثل این روزها و به خوبی همین روزها (و حتی بهتر و بیشتر) خودت را در کفشمان جا بده، خوب ما را درک کن،
قول می دهیم که ما نیز تمام تلاشمان را در درست و کامل درک کردنت به کار ببندیم.
*قرار دادن خودمان به جای دیگری