علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 21 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

سفر به اصفهان

1392/7/3 22:11
نویسنده : mahtab
267 بازدید
اشتراک گذاری

طی یک عملیات ضربتی عازم شهر همسری هستیم

راس ساعت 1.20 از رفتنمون مطلع شدم و قراره در اسرع وقت و بعد از رسیدن همسرم به خونه حرکت کنیم

در حال حاضر پسری شدیدا به کمک کردن مامانش در جمع کردن وسایل مشغوله،  من جمع میکنم و اون هم پشت سر من میریزه بیرونخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

محبوبه
3 مهر 92 20:05
سفر خوش بگذره عزيزم
انشاله اينبار بتونين يه كم گردش كنين توي نصف جهان


ممنونم
ان شاءالله
گل بانو
4 مهر 92 15:58
از نوشته هات معلومه خيلي عجله داري! انشااله خوش بگذره .


هم عجله داشتم هم با تیبلت مینوشتم این بود که پر از غلط بود، درسته؟
الهام (مامان امير حسين)
6 مهر 92 17:32
ايشالا به سلامتي؟

تشريف بيارينا؟

تعارف نيميكونما!؟




ممنون خانومی

نه آجی منم تعارف نیمیکونم، فیک نکونم(بعدا به کمک مرضیه جون اصلاح شد) بشد(beshed) که بییم




مرضيه (مامان محمدمهدي)
7 مهر 92 9:20
مي بينم كه حسابي لهجه اصفهاني گرفتي مهتاب جون


نمیدونم درست بود یا نه؟ خوب که بلد نیستم اما بالاخره دیگه...
مرضيه (مامان محمدمهدي)
7 مهر 92 11:49
نه آجي خب بود فقط به جا فيك نكنم، بايد بيگين فك نكونم (البته منم بلد نيستم)


ممنون از اصلاحاتتون
رزماری
8 مهر 92 12:05
قربون دست و پنجه اش با این همه خدمت رسانی به مادرش


خدا نکنه
ممنونم