پسر کوندارد نشان از پدر؟
پسر کوندارد نشان از پدر؟ 28. یا حکم
هر دو عاشق شیرینیجات هستن، خیلی زیاد، به نحوی که غذا هم نمیتونه جلوی اشتهای عجیب الوصفشون به خوردنش رو بگیره1، و هر دو به اتفاق غذاهای نونی رو به برنج ترجیح می دن.
گرچه من اغلب اوقات نظم پسرم رو به خودم نسبت می دم تا همسرم اما گاهی هم پیش میاد که دچار تردید می شم در این انتساب، یکی از اون مواقع که ندرتا هم پیش میاد اوقاتیه که برای غذا دادن به پسرم بشقاب غذا، کاسه ی ماست و لیوان آبش رو میذارم تو یک سینی و براش میارم و ایشون نمی پذیرن و در کمال احترام می گن "چرا سفره ننداختی؟ سفره پهن کن"2 .
سومین وجه اشتراکشون که اتفاقا مهمترینش هم هست تشابه ظاهری و چهرشونه، البته به قول بقیه خیلی از کارهاشون هم شبیه همه که خب من فعلا فقط تشابه مدل نشستنشون (قورباغه ای نشستن ) رو کشف کرده ام3.
1 همسرم خیلی اوقات بعد از غذا باید یک تکه شیرینی یا حتی نان بخوره تا فرایند سیر شدنش کامل بشه، پسرم هم گاهی بعد از غذا تقاضای شیر و کیک می کنه، انگارفقط نیتش از غذا خوردن رسیدن به مرحله ی دلخواهش بوده
.
2 یکی دیگه از اون مواقع وقتاییه که از بیرون میرسیم منزل و من قبل از تعویض لباس دست به تلفن یا گوشی می شم
.
3 البته بنابر نظر اطرافیان و حافظه ی خودم آخرین موارد مشاهده شده از این مدل نشستن در همسرم خیلی هم دور نیست و به سالهای اول عقدمون برمیگرده
.
رحل (حالت پاهاش)
الان هيچ شباهتي به پدرش نداره. ولي شبيه عكساي بچگيش هست.