حس و حال بهاری
تازه ی تازست این عکس،
مربوط به همین کمتر از یک دقیقه قبله،
منظره ی حیاط خونمونه از پنجره ی اتاق،
صدای تگرگ منو کشوند لب ِ پنجره و ...
بعدش هم حال و هوای خوب من
... که مسلما قابل وصف نیست،
صدای تگرگ رو هم ضبط کردم اما متاسفانه نتونستم اینجا بذارمش،
تازه اگر صدا رو هم بذارم هنوز فایده نداره،
عطر ِخوب هوایی رو که همراه شده با بوی خاک ِ باران خورده، تازگی و سبکی و یک عالمه اکسیژن
هیچ جوره نمی شه ثبت کرد...می شه؟!
راستی در آینده وسیله ای برای این کار خلق میشود آیا؟!
پی نوشت1: به قول یک دوستی کاش میشد یک سری بوهای خاص و خوب مثل بوی بدن نوزاد که یک جور عطر خاص و منحصر به خودشونه رو مثل عکسهای بچگی هاشون تا آخر عمر نگه داشت.
پی نوشت2: این روزها خیلی منتظر بهانه ای هستم برای رفتن به دامان طبیعت،امروز طبیعت بی بهانه خودش اومد به دامانم. خدایا شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی