علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 17 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

ماه به دنبال ماه

1392/10/8 13:05
نویسنده : mahtab
607 بازدید
اشتراک گذاری

قدیم تر ها،

نه خیلی قدیم،

همین دو سه  ماه پیش،

شبی به اتفاق همسر و پسرم در خیابان بودیم و مشغول پیاده روی که پسرکوچولویی توجهم را به خودش جلب نمود،

سرش رو به آسمان بود و بر لبان خندانش  "ماه، ماه" نقش بسته بود،

خدا میداند درآن لحظه  تصور پسرکم در نقش آن پسربچه چقدر برایم لذت بخش بود،

آن روز گمان نمی کردم به این زودی شاهد ایفای نقش پسرک خودمان باشم،

تا اینکه،

در ماشین نشسته بودیم،

برای سرگرم نمودنش سرش را به بالا هدایت کردم و با اشاره گفتم: "ببین مامان، اون ماهه"،

خندید،

نمیدانم به من یا به او،

 چند دقیقه گذشت،

 مسیرمان در خلافش قرار گرفت و از دیدگانمان دور گشته بود و فراموشش کرده بودم و به گمانم فراموشش کرده بود،

وقتی بعد از دقایقی صدای ِ "ماه" گفتن پسرکمان و همینطور دیدن خنده ی نقش بسته بر لبانش تصویر آن پسر بچه را در ذهنمان تداعی نمود دوباره یادم آمد که چقدر بزرگ است خداوندی که شرح بزرگی اش از توان ما خارج است.

الهی شکرت

 

پی نوشت: این ماجرا مربوطه به 15آذر امساله و تاریخ قمری اون شب میشه 3 صفر، یعنی  هلال ِ ماه ِ شب چهارم.

 

تو که ماه بلند آسمونی                 منم ستاره میشم دورت میگردم

اگه ستاره بشی دورم بگردی          منم ابر میشم رو روتو میگیرم

اگه ابر بشی رو مو بگیری              منم بارون میشم چیک چیک میبارم

اگه بارون بشی چیک چیک بباری     منم سبزه میشم سر در میارم

اگه سبزه بشی سر در بیاری         منم گل میشم و پهلوت میشینم 

اگه تو گل بشی پهلوم بشینی           منم بلبل میشم چه چه میخونم

 

نمیدونم چرا این شعر رو خیلی دوست دارم؟!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

ننه علي
6 دی 92 14:51
حضرت ماه نگه دارش...
mahtab
پاسخ
ممنون
علیرزا
6 دی 92 14:54
ساخت کد بارشی ، کد موس ، کد قالب و ... با کمترین هزینه نمونه کار کد بارشی http://www.raft25.ir/page/b-kodakan برای سفارش یا دیدن کد های دیگه به سایت ما سر بزنین www.raft25.ir
علامه کوچولو
6 دی 92 15:42
سلام برای من شیرینی که داشت اینکه خودم اصلا باهاش کار نکرده بودم (خدا خواهرم رو خیر بده) یه روز که بیرون بودیم و پیاده قدم زنان به خونه بر میگشتیم وسط کوچه ترمز کرد و هر کاری میکرد راه نمیومد مجبور شدم چند قدمی جلوتر برم دیدم صداش میاد به اسمون اشاره میکرد و با شعف تمام میگفت: ماه ماه ...خوشیدبه اسمون نگاه کردم دیدم در عین اینکه خورشید داره میتابه یه هاله ای از ماه هم توو اسمونه...اینقدر برام جذاب بود که مجبور شدم چند دقیقه ای بمونم و با هم نگاه کنیم
mahtab
پاسخ
فدای گل پسرتون چه مزه ای داده! دیدن اون صحنه همراه پسرت
مرمر مامان محیا
6 دی 92 19:23
mahtab
پاسخ
زهرا
6 دی 92 20:22
کاش پسر من هم یاد بگیره وقتی به جایی اشاره می کنم فقط نوک انگشتم رو نبینه!
mahtab
پاسخ
زدی به هدف، چون ما هم قبلا جایی بودیم که الان شما هستین اینقدر از دیدن اون صحنه خوشحال شدیم شما هم میرسین
مادرخانومي
6 دی 92 23:31
ماه،ماه،ماه پسري
mahtab
پاسخ
شما خودت ماهی و البته گل پسرت
برای تو
7 دی 92 1:19
چه مزه ای بهت داده ها همیشه شیرین کاری ها و حرفهای بچه کیف میده بهمون
mahtab
پاسخ
جای شما خالی ایشالا به زودی قسمت خودت میشه عزیزم
رزماری
7 دی 92 8:50
آخی .واقعاً دیدن پیشرفت بچه ها خیلی کیف میده .هر چند در نظر ما جزئی باشه .
mahtab
پاسخ
همینطوره عزیزم، ایشالا شما هم به موقع تجربش خواهید کرد
رها
7 دی 92 11:03
دیانا هم عاشق ماه و ستاره است وقتی میرفتیم سفر و توی جاده و بدون حضور مزاحمت خونه ها ماه قشنگ رو که میبینه دوست داره و نقاشیهاش رو و شعرهای مربوطه ... زنده باشه و همینطور شاهد پیشرفت خوبش باشید به همراه آقای پدر
mahtab
پاسخ
برای دیانا جون و هم برای شما ممنون عزیزم، به همچنین
شهره
7 دی 92 23:34
دندوناش مبارک منم تازگیا دنبال دندونای عسل میگردم فعلا خبری نیس
mahtab
پاسخ
ممنون عزیزم ایشالا اولین دندون عسل جون و همینطور بقیشون به راحتی دربیاد
مرضيه (مامان محمدمهدي)
9 دی 92 12:42
پسرك من هم هميشه تو آسمون دنبال ماه و ستاره مي گرده جالبه كه وقتي جهت ماشين عوض ميشه و ديگه ماه رو نمي بينه با ناراحتي ميگه : ماه بياد، ماه بياد
mahtab
پاسخ
قربونش آخی، نازی،بچه ها واقعا ماهن