علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

نمایشگاه بهاره با یک سبد خاطره

1391/12/12 19:18
نویسنده : mahtab
709 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم، نمایشگاه بهاره نیز برای ما یادآور رورزهاییست که آمدنت را به انتظار نشسته بودیم

 

سال قبل، استارت اولیه ی خریدلباسهای پسرم در نمایشگاه بهاره زده شد، البته از مدتها قبل هم خودم هم مامانم یه خورده لباسهایی  خریده بودیم اما در اصل 14 اسفند ماه بود که بعد از مشخص شدن تقریبی جنسیت نی نی همگی رفتیم  ارم. روز خوبی بود، کلی از دیدن و خریدن لباسها به خصوص دخترانه هاشان ذوق کردیم، تعدادی هم دخترانه خریدیم به بهانه ی اینکه هنوز قطعی نمیدونیم نی نی دختره یا پسرچشمک

همسر و پدرم پا به پای ما اومدن و کمکون بودن، با اینکه هر دوشون زیاد حوصله ی خرید های طولانی خانمها رو ندارن اون روز به خاطر گل ِ روی پسر نیومدمون خیلی ما رو خجالت دادن، تا تکمیل نهایی خریدها، یک سری لباس هم از بهار و تعدادی هم ازمراکز خرید نزدیک خونمون خریدیم، از چهار راه امیر اکرم هم باقی وسایل رو خریدیم

و امسال برای مرور خاطره ی سال قبل هم که شده بود دوباره رفتیم نمایشگاه، دوست داشتم پسرک رو هم ببرم و بهش بگم پارسال این موقع من با کلی ذوق داشتم از اونجا براش خرید میکردم، اما به پیشنهاد مامانم نبردیمش، گذاشتیمش خونشون و دو تایی رفتیم، و خوب شد که نبردیمش، خیلی شلوغ بود و اگه میومد خسته میشد، هر بچه ای رو که میدیدیم دلمون ببراش میسوخت، موقع خرید اون هم خریدهای طولانی به بچه ها خیلی سخت میگذره، همشون به اتفاق یا داشتن گریه میکردن یا غر میزدن، اما جالب این بود که دل هردومون با دیدن هر بچه ای برای پسرک تنگ میشد  

لباسهایی رو که دیروز از نمایشگاه خریدیم میتونین تو ادامه ی مطلب ببینین

 

این لباس رو احتمالا و به امید خدا برای عید تنش میکنم، البته شلوارشو تازه نخریدم

 

این یکی  لباس رو هم از بعد عید میشه تنش کرد
دست ِصاحبِ لباس رو هم که تو صحنه ملاحظه می فرمایید؟چشمک

 

این شلوار فعلا بزرگشهناراحت

 

این بلوز شلوارک هم برای  تابستون ایشالا اندازشه

 

ا

این یکی فکر کنم براش تو تابستون هم بزرگ باشهناراحت

 

اینم که کلا بزرگه و خودم خواستم بذارم برا پاییز آیندش(ان شاء الله)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مرمر مامان محیا
13 اسفند 91 1:02
احیانا پس واسه الانش چی میشه؟

احیانا سلامن علیکم
تو سیسمونیش هست دیگه! از نمایشگاه برا تابستون خرید کردم...آخه پارسال تابستونی زیاد نگرفته بودیم، چون سایز بچه رو نمیدونستیم نمیشد با اطمینان خرید کرد،







مرضيه (مامان محمد مهدي)
13 اسفند 91 9:13
عليرضا جون مباركت باشه انشاالله
صد تا از اين لباسها را پاره كني و سرت درد نياد خاله جون

ممنون خاله جونم

رزماری
13 اسفند 91 11:00
اونی که دست خود پسرک نوش هست خیلی نازه . تیپ پسر قرطی هاست .ازونا که دختر میکشن

لطف داری گلم
راستش هنوزاینارو نپوشیده همه رو عاشق خودش کرده این وروجک، بس که اداها و کارهاش شیرین شده





مرمر مامان محیا
13 اسفند 91 11:45
خو حالا دلمون نمایشگاه خواست...

خو شمام تشریف ببرین یا تشریف بیارین تهران

مامان آوا
13 اسفند 91 13:45
مباركه مباركه به سلامتي استفادشون كنه

ممنون خانوم گلم

محبوبه
13 اسفند 91 15:15
عاشق اون لباس بعد عيدش و اون بلوز و شلواركش شدم
ايشاله تنتش سالم باشه.به خوشي بپوشه.
مباركه

قابل پسرِ گلتو نداره
ممنونم

مامی امیرحسین
13 اسفند 91 19:25
مبارک باشه! 1عالمه لایک برا 2ومیه

ممنونم عزیزم


مهدیه
14 اسفند 91 10:05
مبارکه مبارکه!

ممنون عزیزم


مرمر مامان محیا
14 اسفند 91 12:05





مرضيه (مامان محمد مهدي)
14 اسفند 91 13:03
سلام مهتاب جون
ديروز كه پستت رو ديدم هوس نمايشگاه به سرم زد و اتفاقا همون تاپ شلوارك كلاهدار عليرضا جون كه حسابي چشمم را گرفته بود ديدم و براي محمد مهدي خريدم. ولي متاسفانه از سرش رد نشد با اينكه سايز بزرگ برداشتم كه تابستان اندازش بشه. حالا شايد امشب بريم براي تعويضش(آخه بازم خريد دارم)
بهت پيشنهاد ميدم لباس عليرضا جون را يه تستي بكني. چون به نظرم بازي يقه اش واقعا كمه و من موقع خريد خيلي دقت نكردم.

سلام عزیزم
مبارکه
راست میگیا، برم امتحان کنم!

مامان محمدپارسا
14 اسفند 91 13:35
مبارکه گل پسری

ممنون خاله ای