علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

از هردری سخنی

1394/6/9 8:21
نویسنده : mahtab
915 بازدید
اشتراک گذاری

39. یا مقیت (خوراک دهنده)

این پسرک ِ ما بعضی وقتها آنچنان تو نقش های بازیش فرو می ره که آدم میترسه از این همه باور پذیری و تخیل کودکانه اش، مثلا بهش می گیم علیرضا این کار رو بکن، این کار رو نکن، می گه "من که علیرضا نیستم، من لودرم، لودر که این کارو نمی کنه"خندونک، مثال های دیگه اش رو هم به مرور نوشته ام قبلا.

 

مخالفت کردن هاش در برابر انجام کارها و اغلب بیرون رفتن هامون به حدی رسیده که تازگی ها اصرار داره تنها خونه بمونه و همراهمون نیاد، دیروز رفتیم یه سری به خونه ی خواهرم بزنیم که این روزها مشغول آماده سازیش هستن، نمیخواست از ماشین پیاده شه، گفتم بیا بریم کابینتاشونو ببینیم، گفت من که دیدم، دیروز با بابا رفتم، دیگه حرفی برای گفتن نداشتم که خودش نجاتم داد، گفت من پرده هاشونو ندیدم ، بریم ببینیمچشمک، یعنی همچین بچه ی حساب دونیه این پسر ما و بی دلیل جایی نمیره و کاری رو نمی کنه، من نمی دونم این بچه که از الان اینطوری  تو دوران بلوغش چه خواهد شد؟!خوشمزه.

 

یادتونه تو داستان شازده کوچولو  تو یکی از اون سیارات یک پادشاهی زندگی می کرد که بی کار بود و پاش رو مینداخت روی پاش و مینشست جلوی خورشید و صبح ها دستور می داد که طلوع کنه و اون هم اطاعت امر می کرد و طلوع می کرد و عصرها هم با دستور غروب کردن پادشاه بود که غروب می کرد، حالا شده داستان پسر ما، وقتی ببینه خواسته اش انجام شدنی نیست و زورش به ما نمی رسه عکس خواسته ی خودش رو به عنوان خواسته ای جدید مطرح می کنه و با طلب کردنش خودش رو گول می زنه که انگار حرف اونه که به کرسی نشسته نه حرف ما، ما هم که بخیل نیستیم میذاریم دلش خوش باشه، مثلا وقتی بی موقع دلش اصفهان رفتن می خواد و اخرش میفهمه خواستش غیر منطقی بوده خیلی جدی و شیک می گه " من نمی خوام برم اصفهان"خنده.

 

من نمی دونم این تبلیغات چطور می تونه این همه تاثیرگذار باشه بر آدم ها و بالاخص بچه ها؟ پسرکمون یه سی دی بانی نی داره  که تو یک قسمش هنری که یه موجود شکموئه دنبال کلم بروکلی از این ور شهر به اون ور شهر می گرده و اخر سر از خوردنش کلی تعریف و تمجید می کنه، حالا پسرمون مدتیه همش می گه برام کلم بروکلی بخرید،  اما از شانسش گویا الان فصلش نیست، حکایتمون شده حکایت اون بیت شعر که می گه "شب عید است و یار از من چغند پخته میخواهد "، اما اصل صحبتم اینه که واقعا نباید از اثر تبلیغات بر ذهن انسان ها غافل شد.

 

مدتی بود در این فکر بودم که همزمان با سه سالگی پسرک وبلاگ نویسی رو هم ببوسم و بگذارم کنار تا هم زحمت دوستان رو کم کرده باشم و هم زحمت پسرک رو در آینده برای خوندن این دل نوشته ها که شاید جز برای خودم برای کسی ارزش نداشته باشه، اما فعلا و بنا بر نظر همسرم تصمیم بر این شد که تعداد پستهای ارسالی رو کم کنم و حداکثر ماهی یک بار بنویسم از آنچه بر روزهای زندگی پسرمون می گذره، تا زمانی که شاید قبل از دبستانش باشه شاید هم فرصتی که نمی دونم کی هست.

از این به بعد  نوشته هایم رو بیشتر به سمت اون یکی وبلاگ خواهم برد، خوشحال می شم از همراهیتون. http://myonlinediarybook.persianblog.ir/

 

پسندها (3)

نظرات (4)

زهرا - گل بهشتی من
10 شهریور 94 8:13
مهتاب جان اميدوارم كمرنگ شدنت زياد پررنگ نباشه! هر چند كه خوشبختانه اون يكي وبلاگ هستي. ولي به هر حال نوشته هاي تو يكي از اون چيزائيه كه(طبق پست اخيرم) توي دنياي مجازي دوستشون دارم.
mahtab
پاسخ
لطف داری عزیزم ممنون از محبتت
مامان محمدمهدی
10 شهریور 94 13:53
شازده ت خیلی وروجکه دوستم
mahtab
پاسخ
میم مثه محیا
11 شهریور 94 21:02
خداحفظش کنه واقعا هم بچه ها پادشاهی میکنن و تا یه سنی هم باید اجازه بدیم پادشاه بمونن کار خوبی کردی ک همچنان درکنارمون میمونی مطمئنم بعدها از این تصمیمت خوشحال خواهی شد ولی دنبال کردنتون توی نی نی وبلاگ خیلی راحتتره چرا میخای نقل مکان کنی؟
mahtab
پاسخ
ممنونم نقل مکان نمی کنم اینجا سر جاش هست فعلا اما یک سالی میشه که تو وبلاگ دیگه ای برای خودم می نویسم از این به بعد بیشتر اونجا می نوسیم تا اینجا
مامان و بابایی دخمل بلا
23 شهریور 94 16:51
سلام مهتاب جان گل و عزیزم کوچولوی نازت خوبه ؟؟؟ کم پیدایی دوست خوبم ؟؟ پیش ما نمیای دیگه ؟؟ نکنه قهری باهامون ؟؟؟ خلاصه که ما دوستت داریم و من خودم همیشه نوشته هات رو دوست دارم و از خوندنشون لذت میبرم ... ادامه بده وبلاگ علیرضای گلم رو ... دوستتون دارممممممم ... اگه کمتر میام پیشتون ببخش گلم , باور کن خیلی فرصتم محدوده عزیزم...
mahtab
پاسخ
سلام دوست مهربونم این حرفا چیه؟ همه اش از سر بی وقتی و شلوغ بودن سرمه و البته کمی بی انگیزگی برای نوشتن و خوندن وبلاگ شما تاج سرید