علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

سه گانه ی خنده دار ِ تصویری

1393/5/20 16:45
نویسنده : mahtab
978 بازدید
اشتراک گذاری

حتما یادتونه جریان هندوانه و داغ کردنش رو، بعد از اون ماجرا یک بار موقع کتاب خوندن برای پسری وقتی به این تصویر رسیدیم دیدم پسری با انگشت اشاره میکنه به قسمت ِ پایین ِ هندوانه در عکس و می گه "آتیش"، یکی نیست پاسخگو باشه واقعا که این عکس چیه آخه برا بچه ها میکشن؟!سوال

 

به نظر شما وقتی بچه ها میتونن قفلی که برای آب سرد کن یخچال تعبیه شده رو باز کنن و به خرابکاریشون بپردازن واقعا فایده ی این سیستم قفل کودک چی میتونه باشه؟! مدتیه رفتم تو فکر ِ قفل برای قفل یا  یه همچین طرحیآرام

 

در ادامه ی نمایش سریالی ِ انواع ِ خوابیدن های این روزهای پسری باید عرض کنم خدمتتون که اینم یه مدل ِ دیگه از خوابیدن پسری به دست توانای خودشه البته بعد از حدود ِ دو ساعت به خدا رسوندن ِ یه مامان خسته و خواب آلودخوشمزه

پسندها (5)

نظرات (12)

الهه مامان سلما
21 مرداد 93 0:51
این قفل ِ یخچال خیلی باحال بود، فک کن! مگه دستش به آبسرد کن میرسه؟؟
mahtab
پاسخ
بله می رسه، آخه یخچال ما اینه: http://s5.picofile.com/file/8134654900/IMG_20140812_071439.jpg
مامان مینو
21 مرداد 93 2:11
من که دیگه بی خیال یخچال و فریزر شدم! مینو خودش میره باز می کنه بر میداره می بنده اصلا یه وعضی! در مورد خواب ظهر هم باز بی خیالش شدم. همینجوری بود که دو ساعت من رو به خدا می رسوند تا بخوابه بعدش شب هم خوابش نمی اومد و دوباره همون ماجرا. الان یه مدتیه که ظهرها نمی خوابونمش مگه اینکه خودش خیلیییی خسته باشه. شب زود خوابش می بره و کلی وقت داریم برای زندگی.
mahtab
پاسخ
بله باید هم بی خیال شد...اونا که بی خیال نمیشن...مجبوریم خودمون عقب بکشیم پس دختر شما هم سخت می خوابه؟ خدا بهمون صبر بده...پسرمن اگه عصرها نخوابه شب ساعت 7 و 8 می خوابه و فردا صبحش فکر کنم ساعت 6 بیدارشه خوشحالم که بالاخره اومدین...منتظرتون بودم
√بهار مامانه برسام
21 مرداد 93 2:33
وای من چرا نمیتونم عکس های گل پسرت رو ببینم
mahtab
پاسخ
روی نوشته های قرمز کلیک کردی خانومم؟
√بهار مامانه برسام
21 مرداد 93 2:38
راهنمایی پست قبلی رو دیدم که لطف کردی و بهم گفته بودی آخه اصلا فکر نمیکردم متنت لینک تصویری داشته باشه؛به هر حال خوشحالم که موفق شدم گل پسرنازت و مدل های ناز خوابیدنش رو ببینم هزارماشالله به این پسر ناز؛خدا حفظش کنه
mahtab
پاسخ
شما لطف داری عزیزم خدا گل پسر شما رو هم حفظ کنه ان شاالله براتون
الناز مامان آوا
21 مرداد 93 9:23
با طرحت موافقم مهتااب دختر من ميره از آب سرد كن آب ميريزه بعدش تند تند ميكه بسه بسه ياد اون يخچالاي مادربزرگا افتادم كه يه قفل محكم بغلش داشت بدون آب سرد كن و ....
mahtab
پاسخ
جالبش همینه که می دونن کجا دیگه دارن زیاده روی میکنن اما نمیتونن جلوی خودشونو بگیرن من هم به یاد اون یخچال ها بودم اتفاقا اما ازشون عکسی پیدا نکردم جالبه که بگم مامانم اینا دماوند از اون یخچالها دارنا...خیلیه عمرش اما اصلا خراب نشده تو این قریب 40 سال زندگیش
مامان محمد مهدي (مرضيه)
21 مرداد 93 10:22
پسري ما هم دستش به آب سرد كن يخچال مي رسه يه هفته است هممون رو خل و چل كرده از بس گلهاي قالي رو آب داده، تختمون رو آب داده،‌چند بار نزديك بوده روي سراميكها سر بخوريم و نقش زمين شيم دائم برامون و براي خودش آب مياره و اصرار داره كه حتما بخوريم، يه روز اينقدر آب خورده بود كه تو دلش صداي آب ميومد و تا مي خواست حرف بزنه حالش بد مي شد خوابيدنش هم بامزه بود، محمدمهدي كوچك كه بود با يه روانداز كوچك تو صورتش اينقدر بازي مي كرد تا خوابش ببره ولي الان توبه داره چيزي روش باشه، حتي از نزديكيش هم نبايد هيچ پتو، روانداز يا چادري رد بشه
mahtab
پاسخ
اون جملت که گفتی نزدیک بوده بیفتین با اینکه مضمونش ناراحت کنندست اما منو خندوند تصورش خدا به دادمون برسه تا این بچه ها بزرگ شن البته پسر ما هم تا همین اواخر اصلا دوست نداشت چیزی روی بدنش باشه چه برسه به سر و صورتش...اما اوایل تولدش که نمیدونم کی بود با چادرانداختن روی سرش خوابش میبرد که اتفاقا براتون تعریف کرده بودم اون موقع ها...عادات و حالات بچه ها مدام در حال تغییرن انگار
محبوبه
21 مرداد 93 11:32
اين به خدا رسوندن چقدر بيانگر عمق احساس منه تصوير يخچاله خيلي باحال بود.منم براي در ظرفشويي و يكي از كابينتهام كه گوشه بود و نميشد از نخ و طنابكمك گرفت،يه همچين كاري كردم.البته نه با اين خشانت صندلي ميز آرايشم رو تكيه دادم بهشون!
mahtab
پاسخ
به نظر منم خیلی رساست این جمله اجبار چه نمیکنه با آدمیزاد!
ساناز(خاطرات ما تا امروز)
21 مرداد 93 15:26
چه پسر ریز بینی داری بابت اتیش و هندونه. قفل یخچال باحال بود.خدا کنه تا فرنام راه می افته قفلی درست شه. همین که میخوابه خودش کلی
mahtab
پاسخ
ان شاالله درست میشه
مهدیه
21 مرداد 93 17:31
این یخچال خودتونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شوخی شوخی یا جدی جدی؟؟؟ به خدا رسوندن
mahtab
پاسخ
نه بابا عکس يخچال خودمون تو پاسخ مامان سلما جانه
مریم مامان آیدین
21 مرداد 93 20:04
سلام مهتاب جون آیدین من دستش به آب سرد کن نمیرسه ولی فریزرو باز میکنه و برای خودش و من بستنی میاره!!! یعنی ماه رمضون داستان داشتم من...
mahtab
پاسخ
پس ماه رمضون حسابی بستنی تعارف کرده بهت و حسابی دلت رو آب انداخته و ازت حرف کشیده!
رزماری
23 مرداد 93 8:51
ماشاء الله به دقت پسرک .واقعاً جریان اون شعله زیر هندونه ها چیه ؟؟ خوابیدنش حرف نداشت .خیلی خندیدم .معلومه طفلک خودشم به زور خودشو خوابونده
mahtab
پاسخ
احتمالا تصادفيه... من که تا چند دقيقه باورم نشد خوابه...هرلحظه منتظر بودم چادر رو از صورتش بزنه کنار و بگه " بيداد " يعني بيدار
مامان زکریا
28 مرداد 93 7:52
سلام عکس ها رو من ندیدم نمیدونم شاید سیستم من بازشون نمیکنه
mahtab
پاسخ
سلام خانومی روی کلمات قرمز کلیک کردین؟