علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

سه گانه های خنده دار - مشتری، بغل شدن، زندایی

1392/11/29 15:39
نویسنده : mahtab
768 بازدید
اشتراک گذاری

*برای خونمون یک مشتری اومده بود، یک خانم و یک آقا، زنگ زدن و در رو باز کردیم و اومدن بالا،  بالتبع  همگی ایستاده بودیم وسط هال، در حال تعارف برای دیدار آزادانه از خونه به اونها بودیم که پسری با "دی ، دی " گفتن هاش شروع کرد به خوردن سرمون، یک دفعه دوزاریم افتادخنده، پسری داشت با دستش به تشک مبل میزد و با چشما و زبونش به تازه واردها اشاره میکرد که بشینن رو مبل، خب حقم داشت، تاحالا ندیده بود کسی بیاد داخل خونه اما همینطوری بایسته و نشینه و یا اینکه تا حالا ندیده بود کسی وارد خونه بشه و ما بهش نگیم بشین و همینطوری ایستاده باهاش حرف بزنیم...نیشخند

 

*تازگیها وقتی میریم بیرون اصلا راه نمیاد (روزهای برفی رو استثناء کنین چون خیلی دوست داشت رو برف راه بره)، وقتی لباس پوشیدنش تموم میشه هنوز از در آپارتمان بیرون نرفته دستاشو میاره به سمتمون و میگه "ba" یعنی بغلم کنین، برای اینکه بغل شدن رو از سرش بندازم بهش میگم علیرضا بیا راه بریم، بریم ببنیم پیشیه کو، بریم بهت پیشی نشون بدم،

حالا مدتیه مثل همون قبلا ها هنوز از خونه بیرون نرفته دستاشو میاره به سمتمون و میگه ba با این تفاوت که دیگه پیشرفت کرده و   mou mou هم میکنه،  یعنی بغلم کن بریم پیشی نشونم بدهخنده

 

*یه مکالمه جدید بین من و پسری اینه:

من:علیرضا مامانو دوست داری؟

پسری: مامان!

من: بگو بله...

پسری : بیه..baye

من: چند تا دوست داری؟

پسری: ده

این مکالمه با نام بقیه ی اعضای خونواده  اعم از بابا، باباجون، مامانی، دایی، مامان جون و آقا جون و ... ادامه پیدا می کنه تا می رسه به زندایی :

من: علیرضا زندایی رو دوست داری؟

پسری" نه! ( na)

من: ؟؟؟؟؟!!!!!!تعجب

لحظاتی بعد وقتی یه کم خون به مغزم می رسه تازه یادم میاد قضیه از چه قرارهنیشخند و  ادامه میدهم :

من:زندایی رو چند تا دوست داری؟

پسری: ده

حالا اگه گفتین قضیه چیه؟

 

پی نوشت: اگر خنده بر لبانتون نشست لطف کنین و  موقع دعا کردناتون،  بعد از دعا کردن برای فرج ِ  اصلی ترین حاجت ِ  همگیمون (ظهور صاحب اصلی مون)  دعای خیرتون رو به سوی استجابت حاجت این روزهای من  نیز  روانه کنید.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

الناز مامان آوا
29 بهمن 92 11:33
اي جوووووونم عجب پسر مهمون نوازي داريم ما زندايي رو نميدونم شايد ربطي به واكسنش داشته باشه
mahtab
پاسخ
ممنونم، عزیزم نه، ربطی به واکسن نداره به زندایی میگه نه، و جالبه که "نه" گفتنش به زندایی هیچ ربطی به "نه" نفی نداره، بلکه به نظرم فقط به این خاطره که نمیتونه "ز" ابتدای زندایی رو بگه و بقیش رو به این شکل درمیاره
فهیمه
29 بهمن 92 16:38
واست دعا میکنیم مهتاب جون اما قضیه زندایی چیه
mahtab
پاسخ
ممنونم درکمال تعجب پسرمون به "زندایی" میگه "نه" میدونم هم عجیبه و هم خنده دار بیشتر خنده داره، دیروز داشتم تلفنی باهاش حرف میزدم، پسری هی میگفت "نه،نه" ، زن داداشم گفت میخواد با من حرف بزنه؟ اولش فکر کردم با خودته داره میگه "نه"
لیلی
29 بهمن 92 20:54
چه پسر مهمون نوازی. احتمالا می خواسته بشینن تا از نزدیک بررسی شون کنه
mahtab
پاسخ
بررسی رو نمی دونم اما براش عجیب بود که نشستن
مژگان امینی
29 بهمن 92 23:57
میدوارم حاجتتان به زودی برآورده شود
mahtab
پاسخ
ممنونم
مهدیه
30 بهمن 92 8:53
برات دعا میکنم بیشتر از همیشه! علیرضای ناز رو ببوووووووووووووووووووووووس
mahtab
پاسخ
ممنونم و شما هم فاطمه سادات رو
مامان فاطمه
30 بهمن 92 16:45
سلام گلم خوبی؟گل پسری خوبه؟آپیم دوست مهربونم
mahtab
پاسخ
علیک سلام ممنون، خوبیم ، ان شاء الله میام پیشتون
مامانی
30 بهمن 92 23:57
پسرکی مرد شده برا خودش و داره مهمون نوازی میکنه خدا حفظش کنه اصولا بچه ها به خلاصه گویی علاقه دارن
mahtab
پاسخ
هم به خلاصه گویی و هم به پرگویی
مژگان امینی
1 اسفند 92 20:12
ما هنوز دعا می کنیم
mahtab
پاسخ
من هنوز منتظر اجابتم (تو پرانتز بگم که حاجتم در واقع حاجت پدرمه، شدیدا منتظر فروش یک قواره زمین به همراه یک عدد خونه داخلش و تعدادی درخت و متعلقاتش هستم) خواهان باشین درخدمتیم....
ننه علي
3 اسفند 92 11:08
سلام خنده برلبم نشست و دعاتون كردم كه حاجت روا شين ان شالله
mahtab
پاسخ
علیک سلام ممنون عزیزم حالا راستی راستی برای شماها به عنوان کسایی که فقط اینها رو خوندین ولی ندیدین هم خنده داره؟ ممنون میشم باقی دوستان هم جواب بدن و بگن آیا واقعا خندشون گرفته؟ خنده به معنای باز شدن غنچه ی لبهاتون از هم...
ریتا
3 اسفند 92 11:40
کامنت قبلیم نیومده؟ ای جان چه پسر مهمون نوازی. برای خونه ی ما هم تقریبا یک روز در میون مشتری میاد ولی هیچ کدوم نمی خرن.
mahtab
پاسخ
نه ! همه کامنتها رو تایید کرم تا الان پس شما هم! چقدر راکده! ما که تحت تبلیغات افراط گونه ی بقیه فکر می کردیم تا خونمونو بذاریم برا فروش فروخته میشه... و اینه که الان حسابی دپسرده ایم
مامانه بهار
3 اسفند 92 16:56
آفرین گل پسر مهمون نواز معلومه خیلی مهربونی
mahtab
پاسخ
مرمر مامان محیا
4 اسفند 92 1:11
وای خدا این نی نی ها چرا انقدر بلا و دوست داشتنی هستن؟آدم دلش میخواد محکم و به قول محیا سیفففففففففت (سفت) بغلشون کنه و بگه عژیژممممممم قضیه زندایی رو هم از بقیه کامنتا فهمیدم.ایشالا یه روزی برسه ک ما دایره لغات این بچه ها رو کامل بفهمیم انشالله حاجتتان ختم به خیر شود
mahtab
پاسخ
ان شاء الله، البته به جای اینکه بخواهیم روزی برسه که دایره لغاتشونو بفهمیم میشه دعا کنیم زودتر شبیه خودمون بشه دایرشون ممنون عزیزم
افسانه
4 اسفند 92 12:17
خب همينه ديگه.. تا بلد نيست درست و درمون با تعادل كامل با كفش راه برن هي مي گن ما رو بذار زمين راه بريم همين كه كامل فوت و فنش رو ياد مي گيرن ديگه مي گن بغل كن!!! خدا برات نگهش داره...
mahtab
پاسخ
چه زوری داره که ببینی بهتر از خودت میتونن راه برن اما میان بغلت از پیاده روی و خرید میفته آدم
مریم
4 اسفند 92 16:15
عزیزم، موش بخوره این پسر بانمک رو
mahtab
پاسخ
❤طراح دردونـــه تـــم ❤
6 اسفند 92 20:42
سلام به شما دوست خوبم ني ني نازي داري دوست داري لوگو و صفحه ورودي و بالابر وبلاگ و قالب وبلاگ و تقويم رو براي سال نـــو با عکس ني ني تون سفارش بدي ؟ همه و همه با عکس ني ني نازتون ! اگه شما هم دوست داري براي سال نو کلي چيزاي قشنگ و قشنگ با عکس کوچولوي دلبندتون داشته باشي حتما بيا پيشم سال نو تحولي نو براي ني ني نازتون همراه با دردونــــه منتظر حضور گرمت هستم تخفيف ويژه نوروزي قيمت ها زير 10 هزار تومن