علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

وبلاگ از اين به بعد

از اين به بعد ان شاءلله پستهاي خاطرات پسرهامون ماهانه آپ خواهد شد.... دلم براي نوشتن تو وبلاگ خودم تو پرشين بلاگ خيلي تنگ شده... کاش اين قابليت جديد و جذاب ني ني وبلاگ اون طرف.هم ايجاد ميشد... البته چه فرقي ميکنه...مهم نوشتنه که من دارم مينويسم...توي گوشيم...حالا منتشر هم نشه لامشکل ️...
24 تير 1396

هديه ي دلچسب ني ني وبلاگ

95. البدیع امروز به شکل کاملا اتفاقي متوجه امکانات جديد ني ني وبلاگ شدم امکاناتي که خيلي به درد اين روزهام ميخوره مدتيه خاطرات بچه ها رو روزانه در تلگرام يادداشت ميکنم از طرفي اخيرا لپتاپمون هم خراب شده و امکان پست گذاشتن رو هم ندارم خلاصه خيلي خوشحال شدم که از اين به بعد ميتونم از طريق تلگرام وبلاگم رو آپ کنم   پی نوشت: دیروز با کلی ذوق و شوق خواستم یک پست دیگه رو بگذارم که ربات نی نی وبلاگ در تلگرام عمل نمی کرد. نمیدونم علتش طولانی بودن پستم بوده ایا؟؟!!!  96/4/13
8 تير 1396

سفراصفهان (تيرماه 96)

94. الهادی   امروز 8 تيرماهه از اصفهان برگشتيم اولين سفر اميرحسين بود خداروشکر هم رفتنه و هم برگشتنه بچه ها همکاري کردن و خوابيدن البته خودمون هم سحرراه افتاديم تا خواب باشن خداروشکر   ...
8 تير 1396

خاطره ی روز تولد داداش علیرضا

93. یا نور خاطره ی زایمان يکشنبه صبح ساعت 5/30بابا و مامان اومدن دنبالمون حاج خانم از شب قبل اومده بود خونمون و به عليرضا توضيح داديم فردا چه خبره رفتيم دنبال مريم و راهي بيمارستان شديم اونجا من اولين نفربودم براي عمل تو اورژانس فشارم رو گرفتن و به صداي قلب ني ني گوش دادن شرح حال گرفتن و پروندمو پر کردن و بعد هم رفتم طبقه اول با مامان و مريم و مهدي يه خداحافظي کوچولو کردم ولي گفتن دوباره ميبينمشون قبل عمل بالا (طبقه اول)لباسامو کامل دراوردم و لباس عمل پوشيدم و دستشويي رفتم حدود ساعت 7بردنم طبقه 4، با ويلچر ، خانم شاه ميرزايي دوست الهام اومد پيشم و گفت اگه بشه فيلم ميگيرن که خب نهایتا نگرفتن و منم پيگير نشدم تو اتاق کناري اتا...
24 ارديبهشت 1396